ترجمه دعاي صباح - الصفحه 239

معنا آن است كه: اى آن كسى كه بيرون آوردى روز روشن را از شب تاريك و اين نعمتى است عظيم، زيرا كه مدار ۱ حيات انسان برغذاست ۲ و زمان تحصيل آن روز است چنان چه خداى تعالى فرموده است: (وجعلنا النّهار معاشا)۳ چون فقره اول اين دعا حمد خداست برآوردن صباح، اين دعا را دعاى صباح نام نهادند.

۲.(وسرّح قطع اللّيل المظلم بغياهب تلجلجه)

۰.«تسريح» به معناى ارسال آمده است؛ يعنى فرو گذاشتن، واين جا به معناى فانى ساختن است. و «قطع» جمع قطعه است و قطعه پاره اى است از او، و مظلم تاريك وليل مظلم شبى است كه در او مهتاب نباشد و «غياهب» جمع غيهب است و غيهب ظلمت و تاريكى، و «تلجلج» به معناى تحرك است و معناى تركيب اين است كه اى آن كسى ۴ كه فانى ساختى پاره هاى شب تاريك را با تاريكى هاى حركت كننده او، و خلاصه سخن آن است كه اى آن كسى كه فانى ساختى پاره هاى شب تاريك را با تاريكى هاى او.

۳.(وأتقن صنع الفلك الدّوار في مقادير ۵ تبرّجه)

۰.«إتقان» محكم كردن است و «صنع» كردن. «دوار» نيك گردنده است و «مقادير» جمع مقدار است و مقدار معروف است؛ و «تبرج» اظهار زينت است و اينجا به معناى زينت است. معناى تركيب اين است كه: اى آن كسى كه محكم آفريدى فلك نيك گردنده را در مقدارهاى زينت او؛ يعنى هر يك را آن مقدار زينت كه مناسب او است دادى از كواكب و غير آن و آن را كه كوكب نمى بايست، ندادى.

۴.(و شعشع ضيآء الشّمس بنور تأجّجه)

۰.«شعشعه» افروختن است و «ضياء» نور، هر دو روشنى است و «تأجّج» روشن شدن است و معناى تركيب اين است كه: اى آن كسى كه افروختى روشنى آفتاب را به

1.ب: مداد.

2.ب: غدا.

3.سوره نبأ، آيه۱۱

4.ب: آن كس.

5.بمقادير (خ ل).

الصفحه من 252