ترجمه دعاي صباح - الصفحه 241

نگريستن و معناى كلام آن است كه:اى آن كسى كه دور شده، از اين كه ببيند، چشم ها تو را؛ يعنى هنوز هيچ چشمى تو را نديده است.

۱۰.(وعلم بما كان قبل أن يكون)

۰.يعنى دانا بودى به هر چه موجود شده پيش از آن كه موجود شود.

۱۱.(يا من أرقدني في مهاد أمنه وأمانه)

۰.«إرقاد» خوابانيدن است و اين جا مراد آسوده ساختن است و «مهاد» بستر و خوابگاه است و «أمن» و «أمان» به يك معناست و در صحاح است كه «الأمن ضد الخوف؛ يعنى امن ضدّ ترس است». و معناى كلام آن است كه: اى آن كسى كه آسوده ساختى مرا و خلاصى دادى از جميع شدت ها و تعب هاى دنيوى و اخروى به واسطه درآوردن در امن و امان خود.

۱۲.(وأيقظني إلى ما منحني به من مننه وإحسانه)

۰.«إيقاظ» از خواب بيدار كردن است و مراد اين جا راه نمودن است و «منح» عطاست و «منن» جمع منّت است و منّت نعمت و «إحسان» نيك است. و معناى كلام آن است كه: اى آن كسى كه راه نمودى مرا به سوى نعمت ها كه عطا كرده به من و به سوى نيكى خود.

۱۳.(وكفّ أكفّ السّوء عنّي بيده وسلطانه)

۰.«كفّ» بازداشتن است و «أكفّ» جمع كف است و كف از بند سردست تا پيش انگشتان است و مراد از كف در اينجا تمام دست است و «سوء» بدى است و «يد» به معناى قدرت است و «سلطان» به معناى سلطنت است؛ يعنى مغلوب ساختن. و معناى كلام آن است كه:اى آن كسى كه باز داشتى دست هاى بدى را از من، به قدرت و غالبيّت خود.

۱۴.(صلّ اللّهمّ على الدّليل إليك فى اللّيل الأليل)

۰.«صلات» اين جا به معناى رحمت است و «ليل الأليل» شب نيك تاريك. و معناى كلام آن است كه: رحمت كن خداوندا هر كسى كه راهنماست خلق را به سوى حضرت

الصفحه من 252