ترجمه دعاي صباح - الصفحه 242

تو در شب تاريك كفر و ضلالت. و مراد ازين راهنما حضرت رسالت است ـ صلى اللّه عليه وآله وسلم ـ.

۱۵.(والماسك ۱ من أسبابك بحبل الشّرف الأطول)

۰.«ماسك» چنگ در زده است و «اسباب» جمع سبب است و سبب آن است كه، وسيله حصول چيزى شود و «حبل» ريسمان است و «شرف» بزرگى است و «اطول» درازتر. و معناى كلام اين است كه: رحمت كن خداوندا بر كسى كه چنگ در زده از ميان سبب هاى تو، كه وسيله شرف دنيا و آخرت مى شوند به سبب شرفى كه سبب شرف رفيع ترين سبب هاست. و درين كلام اشارت است بدان كه، حضرت رسالت ـ صلى اللّه عليه وآله وسلم ـ افضل است از ملائكه.

۱۶.(والنّاصع الحسب في ذروة الكاهل الأعبل)

۰.«ناصع» خالص است و«حسب» آن است كه شماره كنند از فضل خود و فضل پدران خود و «ذروه» و «كاهل» هر دو بلندى است و «اعبل» سنگ سفيد است و مراد اين جا ظاهر و مكشوف است. و معناى كلام آن است كه: رحمت كن خداوندا بر كسى كه خالص است حسب او، يعنى كمالات او از آميختگى شك و ريب، چنين كمالاتى كه واقع است در بلندى كه ظاهر و مكشوف است بر همه خلق.

۱۷.(والثابت القدم على زحاليفها في الزّمن الأوّل)

۰.«ثابت» به معناى استوار است و «زحاليف» جمع زحلوفه است و زحلوفه لغزيدن است و «زمن» به معناى زمان است. و معناى كلام اين است كه: رحمت كن خداوندا بر كسى كه ثابت و استوار بود قدم عدل كامل او، از لغزيدن در زمان اول؛ يعنى اول فطرت و هرگاه در اول فطرت كه زمان نقصان عقل است، عقل آن حضرت محفوظ باشد از لغزيدن و ميل نكند از نهج قويم و طريق مستقيم، در باقى ازمنه كه زمان كمال عقل است، به طريق اولى ۲ محفوظ خواهد بود از لغزيدن. پس خلاصه كلام آن خواهد بود كه، هميشه

1.المتمسّك (خ ل).

2.ب: اول.

الصفحه من 252