ترجمه دعاي صباح - الصفحه 244

و معناى كلام برين تقدير اين نوع خواهد بود كه بنشان خداوندا، به جهت عظمت و بزرگى خود در زمين آب خورده دل من، نهال هاى خشوع و خضوع را؛ و اين معنا ظاهرتر است.

۲۲.(وأجر اللّهمّ لهيبتك ۱ من آماقي زفرات الدّموع)

۰.«اجرإ» روان كردن است و «هيبت» ترس و «آماق» جمع موق است و موق گوشه چشم است از طرف بينى، و «زفرات» جمع زفره و زفره حرارت و «دموع» جمع دمع است و دمع اشك. و معناى كلام اين است كه: روان گردان به واسطه ترس خود از كنج هاى چشم من اشك هاى گرم را.

۲۳.(وادّب اللّهمّ نزق الخرق منّي بأزمّة القنوع)

۰.«تأديب» به صلاح آوردن است و «نزق» به فتح اول و سكون ثانى خفت است و «خرق ۲ به فتح اول و ثانى شره نفس است و عدم قناعت و «ازمّه» جمع زمام است و زمام مهار و «قنوع» به معناى قناعت است. و معناى [كلام] آن است كه: اصلاح كن خداوندا سبكى نفس مرا، كه به واسطه عدم قناعت اوست به زمام هاى قناعت؛ يعنى به قناعت اصلاح آن سبكى كن.

۲۴.(الهي ان لم تبتدئني الرّحمة منك بحسن التّوفيق فمن السالك بي اليك في واضح الطّريق)

۰.«بدايت» اين جا به معناى سبقت است و «حسن» نيكى است و «توفيق» مهيا ساختن اسباب كارى است و «سالك» رونده است و «واضح» روشن است. و معناى كلام آن است كه: خداوندا اگر سبقت نگرفت رحمت تو بر من و مهيا نساختى اسباب مرادات من مهيا ساختن نيكو، پس كه برنده بودى مرا به راه روشنى كه سبب وصول به مقصودات و مطلوبات صورى و معنوى و دنيوى و اخروى من شدى.

1.بهيبتك (خ ل).

2.ب: در نسخه اصل خرق به ضم خاء معجمه و را مهمله نوشته شده بود.

الصفحه من 252