ترجمه دعاي صباح - الصفحه 245

۲۵.(وإن أسلمتني أناتك لقآئد الأمل والمنى فمن المقيل عثراتي من كبوات الهوى)

۰.«اسلام» اين جا به معناى واگذاشتن است و «اناة» تأخير است و «قائد» كشنده است و «أمل» اميد است و «منى» جمع منيّة است و منيّه آرزو و «مقيل» عفو كننده گناه است و «عثرات» جمع عثره است و عثره لغزيدن، و در لغت است: «كبوات الهوى» افتادن هاى هوس. و معناى كلام آن است كه: اگر واگذارد تأخير تو مرا به كشنده اميدها و آرزوها، پس كيست كه عفو كند و بر طرف سازد لغزيدن هاى مرا كه به واسطه افتادن هاى هوا و هوس نفس پيدا شود؛ و خلاصه معنا اين است كه: اگر تو تأخير كنى در يارى دادن من و واگذارى مرا به آرزوهاى من، پس كيست كه بر طرف سازد گناهان مرا، كه به واسطه هوا و هوس نفس پيدا شود.

۲۶.(وإن خذلني نصرك عند ۱ محاربة النّفس والشّيطان فقد وكلني خذلانك ۲ إلى ۳ حيث النّصب والحرمان)

۰.«الخذلان» فروگذاشتن، «النصر» يارى دادن، «المحاربه» با كسى جنگ كردن. وكل الأمر إليه؛ كار به وى بازگذاشتن. «النصب» رنج. «الحرمان الخذلان ۴ نوميدى. و معناى كلام اين است كه: اگر فروگذارد مرا يارى دادن تو در وقت جنگ و نزاع شيطان با من پس به تحقيق كه واگذاشته باشد خذلان تو مرا به رنج و نوميدى؛ يعنى در وقت نزاع نفس و شيطان با من اگر تو مددكارى من نكنى من در رنج و حرمان خواهم افتاد.

۲۷.(إلهي أتراني ما أتيتك إلاّ من حيث الآمال)

۰.«الرؤية» ديدن، «الإتيان» آمدن. و معناى كلام اين است كه: خداوندا، مى بينى مرا كه آمده باشم به جناب تو، مگر از جهت آرزوهاى نفس؛ يعنى هميشه رجوع من به

1.عن (خ ل).

2.نصرك (خ ل).

3.ب:لا.

4.ب:الحرمان والخذلان.

الصفحه من 252