ترجمه دعاي صباح - الصفحه 246

جناب تو، به جهت وايه اى ۱ بود از وايه هاى نفس.

۲۸.(أم علقت ۲ بأسباب ۳ حبالك إلاّ حين باعدتني ۴ ذنوبي عن دار ۵ الوصال)

۰.معناى كلام اين است كه: آيا مى بينى كه در آويخته باشم به سبب هايى كه موجب تقرب به حضرت تواند مگر در وقت دور گردانيدن گناهان من مرا از مقام قرب؛ يعنى هرگز دست در سببى كه موجب تقرب به حضرت تو شود نزدم، مگر وقتى كه گناهان من دور گردانده بودند مرا از مقام قرب.

۲۹.(فبئس المطيّة الّتي امتطت نفسي من هواها)

۰.پس بد مركبى است كه سوار شده او را نفس من كه آن مركب هوا و هوس است.

۳۰.(فواها لها لما سوّلت لها ظنونها ومناها)

۰.پس بد حالى باد نفس را به جهت آن عمل هاى بدى كه آراسته كرده آن ها را گمان ها و آرزوهاى او از براى او.

۳۱.(وتبّا لها لجرأتها على سيّدها وموليها)

۰.وهلاكت باد نفس را به جهت دليرى كردن بر كسى كه طاعت او فرض است و به جهت دليرى كردن بر خداوند خود.

۳۲.(إلهي قرعت باب رحمتك بيد رجآئي)

۰.خداوندا، كوفتم در رحمت تو را به دست اميد خود.

۳۳.(وهربت إليك لاجئا من فرط أهوآئي)

۰.وگريختم به سوى تو در حالى كه پناه گيرنده بودم به تو از بسيارى هواهاى نفس.

1.وايه در اينجا به معناى، مقصود، حاجت و مراد است كه در لهجه هاى جنوب همچنان به كار مى رود.

2.علقت اناملى (خ ل).

3.باطراف (خ ل).

4.باعدت بى (خ ل).

5.ضربته (خ ل).

الصفحه من 252