مقدمه مترجم
بسم اللّه الرحمن الرحيم
الحمد للّه رب العالمين ، و الصلاة و السلام على أشرف الأنبياء [ من الأوّلين ] و الآخرين محمد و آله المعصومين .
حمد و سپاس خداوندى راست كه احد بى مثل و صمد است و يگانه برون از تحت عدد، خالق موجودات است و بارئ كائنات، رافع سماوات است وساطح مهاد، باعث رسل است و هادى عباد، مميت احياء است ومحيى اموات، منشئ رفات است و مالك يوم معاد.
و افضل صلوات واكمل تحيات برمقرّبان درگاه احديّت و مشرّفان به اشرف رسالت و نبوت سيّما بر خيره انبيا و رسل و برگزيده هاديان شرايع و سبل محمد بن عبد اللّه خاتم النبيين، و وصى بلا فصل او على اميرالمؤمنين، واولاد واصحاب ايشان، من الآن إلى يوم الدين.
اما بعد :
دعاى ندبه به واسطه اين كه از معدن علم و منبع طهارت و مخزن فضل و مشرع بلاغت صادر گشته ، عبارات ملاحتْ مكنون مشكله را محتوى ، و كلمات فصاحتْ مشحون معضله را منطوى [ است ] ، به نوعى كه همه را ممكن نيست از فوائد مقصوده آن بى تشريح و بيان ، فائده و ثمر وافى ببرد ، و هر خواننده اى آن را ميسّر نه [ كه ] از عوائد موجوده آن بدون تصريح خامه يا زبان ، عائده و اثر كافى بردارد .
لهذا عالم الفاضل الزكي « شيخ علي بن علي الرضا الخاكمرداني الخوئي » شرحى بر آن نوشتند [ كه ] چون به لغت عرب بود ، اين مستعين از ارحم كل راحم « جلال الدين بن قاسم الحسيني » خواستم [ آن را ] به فارسى ترجمه كنم تا نفع آن بيشتر شود ، تمنا از ارباب كياست و اصحاب زكاوت اين كه اگر بر سهو و زللى واقف شوند ، از مؤاخذه آن عفو نموده به اصلاحش بپردازند .
بسم اللّه الرحمن الرحيم
الحمد للّه على آلائه، والصلاة على سيد رسله وخاتم أنبيائه، محمدالمبعوث إلى كافة عباده وإمائه، و عليٍ ابن عمه على حامل لوائه، وآلهما الأطهارالأخيار من الآن إلى يوم لقائه.
و بعد : هر آينه به تحقيق خواهش نمود از من بعضى از كسانى كه نمى گنجد مرا ردّ او از سادات محصّلين ـ موفقّش نمايد خدا با ساير مُشتغلين ـ اين كه شرح كنم دعاى ندبه را تا ادا نمايم به آن حقّ انس را به انضمام حق صحبت ، پس قبول كردم خواهش او را با پاكيزگى نفس و خوشى رغبت بدون آميزش غرض دنيوى و نه شك و ريبت ، جز اين كه نيّت كردم در قلب از كشف غم و كربت با صدق توبه و حسن رجوع و اوبت ، و مى خواهم از خدا قبول اين خدمت را بعد از توفيق به انجام اين نعمت ، و اوست اميد گرفته شده نزد هر دشوارى و تنگى و زحمت . و التماس مى كنم از ناظرين ، پيش آمدن و تلقى را با حسن قبول و اين كه مسامحه كنند به صفح و عفو اگر آگاه شوند بر خطا در گفته شده و مقول ؛ زيرا كه اعتصام و محفوظ بودن از سهو و خطا مخصوص است به ذات اقدس خدا و آيات او ، و عرصه امكان ، محض نقص و فقر است با شقوقات آن .
و ناميدم اين مختصره را « وسيلة القربة في شرح دعاء الندبة » ( وسيله نزديكى به حضرت بارى در شرح دعاى ندبه و زارى ) ، و قرار دادم آن را عبارت از مقدمه و خاتمه اى كه به هشت فصل محيطند .