از طلا نمى فروشيم .
شعيب عليه السلام گفت :
لا واللّهِ يا شابُّ ! وَلكِنّها عَادَتِي وَعَادَةُ آبائي، نُقري الضَّيفَ وَنُطْعِمُ الطَّعامَ.
اى جوان! به خدا قصد ما اين نيست ؛ بلكه اين مرام من و پدران من است كه ميهمان را مى نوازيم و اطعام مى كنيم .
در اين هنگام، موسى عليه السلام ، كنار سفره نشست و مشغول خوردن شد . ۱
ج ـ راه هاى تأمين نيازهاى اقتصادى مبلّغ
بنا بر اين كه درخواست مزد تبليغ از نظر اسلام ، در هر صورتْ نكوهيده است ، اين سؤال قابل طرح است كه : نيازهاى مبلّغ، از چه طريقى بايد تأمين شود؟ در اين زمينه ، راه هايى مطرح شده است كه در زير به برخى اشاره مى شود .
1 . كسب در كنار تبليغ
جمعى از روشنفكرنماها، از حدود نيم قرن پيش مى پنداشتند كه روحانى بودن، اساسا شغل نيست و مبلّغان ، بايد ضمن شغل هاى ديگر، به ترويج ارزش هاى دينى و هدايت مردم بپردازند . آنان مى گفتند : اگر روحانيان در كنار تبليغ ، به كسب و كار نيز بپردازند و نيازى به مردم نداشته باشند ، مى توانند اسلام را آن گونه كه هست ، به مردم ارائه كنند و تحت تأثير خواست كسانى كه نيازهاى اقتصادى آنان را تأمين مى كنند ، قرار نگيرند.
هر چند نياز مستقيم روحانيان به مردم ، آثار زيانبارى دارد (كه توضيح آن گذشت) ؛ امّا اين راه حل هم صحيح نيست و به فرموده امام خمينى رحمه الله ، اين فكر، بيشتر از ناحيه كسانى مطرح شده است كه با اساس روحانيت و اسلام ، مخالف اند . روحانى