3 / 4
مسئوليتهاى نظامى
الف . فرماندهى وفرمانبرى نظامى
3 / 4 ـ 1
حقوق متقابل فرمانده و بسيجى
۴۲۱.امام على عليه السلام :مردم! مرا بر شما حقّى است ، و شما را بر من حقّى . بر من است كه خيرخواهى از شما دريغ ندارم و حقّى را كه از بيت المال داريد ، بگزارم ، شما را تعليم دهم ، تا نادان نمانيد و آداب آموزم تا بدانيد . امّا حقّ من بر شما اين است كه به بيعت ، وفا كنيد و در نهان و آشكارا حقّ خيرخواهى ادا كنيد . چون شما را بخوانم ، بياييد و چون فرمان دهم بپذيريد ، و از عهده برآييد.
۴۲۲.امام على عليه السلام ـ در نامه به فرماندهان سپاهش ـ :از بنده خدا على اميرمؤمنان به مرزبانان. امّا بعد ؛ بر زمامدار است كه اگر به زيادتى [از اموال ]رسيد يا به نعمتى مخصوص گشت ، رفتارش را با زيردستان خود ، تغيير ندهد ؛ و بر اوست كه با نعمتهايى كه خداوند نصيب او فرموده است ، به بندگان خدا بيشتر نزديك شود و نسبت به برادران خود ، بيشتر مهرورزى كند .
بدانيد كه حقّ شما بر من اين است كه چيزى را از شما پوشيده ندارم ، مگر رازِ جنگ را ، و كارى را بى رايزنى با شما انجام ندهم ، مگر در امر حكومت، و در رسانيدن حقّ شما به شما كوتاهى نكنم و تا آن حق به شما نرسد ، از كوشش باز نايستم ، و اينكه شما در نظر من يكسان باشيد؛ و اگر چنين كردم ، بر خداوند واجب شود
كه بر شما نعمت فرستد و بر شما واجب شود كه از من اطاعت كنيد .
و هرگاه شما را فرا خوانم ، درنگ نكنيد و در اجراى كارِ درست ، كوتاهى مكنيد و در راه حق ، در گرداب سختيها فرو رويد . اگر چنين پايدار نباشيد ، كسى نزد من خوارتر از كجْ رفتار شما نخواهد بود؛ و كيفر او را سخت گردانم و او از كيفر من رهايى نخواهد يافت .
اينك ، از فرماندهان خود اين دستورها را بگيريد و فرمان آنان را ـ چندان كه خدا كارتان را بدان سازوار مى دارد ـ بپذيريد!