خردمند ، كسى است كه تجربه ها پندش دهد .
۱۷۴.إنَّما سُمِّيَ العَدُوُّ عَدُوّا لأَِنَّهُ يَعدُو عَلَيكَ فَمَن داهَنَكَ فِي مَعايِبِكَ فَهُوَ العَدُوُّ العادي عَلَيكَ ؛ (3876)
۰.«عدو» ، به اين نام ناميده شد، چون به تو تعدّى مى كند . پس هركس در بيان عيب هايت با تو دورويى كند ، عدويى است كه بر تو تعدّى مى كند .
۱۷۵.إنَّما زُهدَ النّاسِ في طَلَبِ العِلمِ كَثرَةُ ما يَرَونَ مِن قِلَّةِ مَن عَمِلَ بِما عَلِمَ ؛ (3895)
۰.آنچه مردم را به تحصيل دانش بى رغبت كرده ، اين است كه بسيار مى بينند آنان كه به آنچه آموخته اند عمل مى كنند ، اندك اند .
۱۷۶.إنَّما قَلبُ الحَدَثِ كَالأرضِ الخالِيَةِ مَهما أُلقِيَ فيها مِن كُلِّ شَيءٍ قَبِلَتهُ ؛ (3901)
۰.قلب نوجوان ، همچون زمين ناكشته است كه هرچه در آن افكنده شود، مى پذيرد .
۱۷۷.إذا صَنَعتَ مَعرُوفا فَاستُرهُ ؛ (3981)
۰.هرگاه كار نيكويى انجام دادى ، پنهانش دار .
۱۷۸.إذا صُنِعَ اِلَيكَ مَعرُوفٌ فَاذكُر ؛ (4000)
۰.هرگاه به تو خوبى شد ، آن را ياد آر .
۱۷۹.إذا تَمَّ العَقلُ نَقَصَ الكَلامُ ؛ (4011)
۰.هرگاه خِرد كامل شود ، سخن كم شود .
۱۸۰.إذا أَضَرَّتِ النَّوافِلُ بِالفَرائِضِ فَارفُضُوها ؛ (4015)
۰.هرگاه مستحبّات به واجبات زيان مى رسانْد ، آن را رها كنيد .
۱۸۱.إذا ظَهَرَتِ الجِناياتُ ارتَفَعَتِ البَرَكاتُ ؛ (4030)
۰.هرگاه جنايت ها آشكار شود ، بركت ها از ميان مى رود .