117
سياست نامه امام علي (ع)

امين ترين ياران منى و مورد اعتمادترين آنها و خيرخواه ترين و صاحب نظرترين آنان نزد منى» . ۱
2 . در همان كتاب، از ربيعه و عماره، چنين گزارش شده است:
گروهى از ياران على عليه السلام نزد او رفتند و گفتند : اى اميرمؤمنان! اين ثروت ها را ببخش و اشراف و بزرگان عرب و قريش را بر آزاد شده هاى غير عرب ، برترى ده ، و نيز آن كه را از مخالفت فراوانش هراس دارى [ برترى ده] .
[ ربيعه] گويد : آنان ، اين سخن را از آن رو گفتند كه معاويه ، با آنان كه به سويش مى رفتند ، چنين مى كرد .
على عليه السلام به آنان فرمود : «آيا مرا فرمان مى دهيد كه پيروزى را با ستم بجويم؟ به خدا سوگند ، چنين نكنم تا خورشيد طلوع مى كند و ستاره اى در آسمان مى درخشد . به خدا سوگند ، اگر اين ثروت ها از آنِ من بود ، به برابرى ميانشان رفتار مى كردم ، چه رسد كه اينها اموال عمومى است» . ۲
3 . سهل بن حُنَيف ـ كه فرماندار امام على عليه السلام در مدينه بود ـ ، نامه اى براى حضرت فرستاد و گزارش داد كه گروهى از مردم مدينه به معاويه پيوسته اند. امام عليه السلام در پاسخش نوشت:
پس از حمد و سپاس خدا ؛ به من خبر رسيده كه گروهى از مردمى كه نزد تو به سر مى برند ، پنهانى نزد معاويه مى روند . دريغ مخور بر اين كه شمارِ مردانت كاسته مى شود و كمكشان از دستت مى رود . در گم راهى آنان و رهيافتگى تو ، فرارشان از هدايت و حقيقت به سوى كورى و نادانى بس !
آنان ، مردم دنيايند و بدان رو كرده و شتابان در پى اش افتاده اند . عدالت را شناختند و ديدند و شنيدند و آن را فهم كردند و دانستند كه مردم ، در نظر ما در برابر عدالت و حق برابرند. پس به سوى برترى جويى گريختند . دور باشند از رحمت خدا !

1.بنگريد به : دانش نامه امير المؤمنين : ج ۷ ، ص ۱۸۷ (عدالت در توزيع) .

2.بنگريد به : ص ۲۷۶ (ح ۲۲۹) .


سياست نامه امام علي (ع)
116

خود مى كشانى و دوستى شان برايت خالص مى گردد . خداوند ، كارت را سامان دهد ـ اى اميرمؤمنان ـ و دشمنت را نابود گردانَد و جمعيّت آنان را پراكنده سازد و حيله ايشان را سست گرداند و كارهاشان را پراكنده كند ، كه او به آنچه مى كند ، داناست .
على عليه السلام در پاسخ او ، خدا را سپاس گفت و بر او درود فرستاد و فرمود : «امّا آنچه گفتى؛ رفتار و منشم برپايه عدالت است . به درستى كه خداوند مى فرمايد : «مَّنْ عَمِلَ صَــلِحًا فَلِنَفْسِهِى وَ مَنْ أَسَآءَ فَعَلَيْهَا وَ مَا رَبُّكَ بِظَـلَّـمٍ لِّلْعَبِيدِ ؛۱هركه كار شايسته كند ، به سود خود اوست؛ و هركه بدى كند ، به زيان خود اوست ، و پروردگارِ تو به بندگان [ خود] ، ستمكار نيست» ؛ و من از اين كه كوتاهى كرده باشم در آنچه گفتى ، هراسان ترم .
و امّا آن كه بر زبان آوردى كه حق بر آنان گران است و بدين سبب از ما جدا شدند ؛ پس خداوند ، آگاه است كه آنان از ستمِ [ ما] از ما جدا نشدند و آن گاه كه از ما كناره گرفتند ، به عدالت، فراخوانده نشدند؛ [ بلكه] جز دنياى فانى را كه گويا از آن جدا شده اند ، نجُستند و روز رستاخيز ، مورد بازخواست قرار گيرند كه آيا دنيا را طلب كردند يا براى خدا رفتار كردند.
و امّا داستان بذل و بخشش و خريدن مردان كه بر زبان راندى ، به درستى كه ما را توان آن نيست كه از ثروت هاى عمومى ، به هركس بيش از حقّش بپردازيم ، كه خداوند فرمود و سخنش حقّ است : «كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةَم بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّـبِرِينَ ؛۲بسا گروهى اندك كه بر گروهى بسيار ، به اذن خدا پيروز شدند ، و خداوند ، با شكيبايان است» .
و محمّد صلى الله عليه و آله را به تنهايى برانگيخت و پس از مدّتى ، اندكِ او را بسيار كرد و گروهش را پس از خوارى ، عزيز گردانيد ، و اگر خداوند بخواهد ، ما را براى كار بگمارد و دشوارى ها را برايمان هموار گرداند و سختى ها را آسان سازد .
و من آنچه از انديشه تو را كه خشنودى خدا در آن است ، پذيرا هستم و تو از

1.فصّلت ، آيه ۴۶ .

2.بقره ، آيه ۲۴۹ .

  • نام منبع :
    سياست نامه امام علي (ع)
    المساعدون :
    مهريزي، مهدي
    المجلدات :
    1
    الناشر :
    دار الحديث للطباعة و النشر
    مکان النشر :
    قم المقدسة
    تاریخ النشر :
    1381 ش
    الطبعة :
    الثالثة
عدد المشاهدين : 84502
الصفحه من 435
طباعه  ارسل الي