119
سياست نامه امام علي (ع)

بهره مى گيرد. رهبر اين سياست، با كسانى به زبان تطميع سخن مى گويد و با ديگرانى به زبان تهديد، و سرانجام، با كسانى به زبان تزوير. معاويه، با بهره گيرى از چنين سياستى بر شامْ حكم مى رانْد و شايد حفظ منافع ملّىِ(!) شام، چنين اقتضا مى كرد و او چنان مى كرد.
امّا على عليه السلام چه كند؟ در سياست علوى كه استفاده از ابزار نامشروع براى اجراى سياست ها روا نيست و رهبر مردم، تنها با زبان توجيه و تبيين و تعليمْ سخن مى گويد، و نه زبان تطميع به كار مى گيرد و نه با تزوير و تهديد و خشونتْ عمل مى كند، چگونه بايد مردمانى را كه بدان شيوه خو كرده اند، به راه آورد.
شگفت آورْ اين كه توده مردم شام، بدون اين كه از معاويه چيزى دريافت كنند، تنها با سياست تزوير، تطميع و تهديد، بدون چون و چرا از او اطاعت مى كردند؛ امّا توده مردم كوفه، با اين كه در كنار امام عليه السلام از منافع مادّى نيز بى بهره نبودند، فرمان نمى بردند. سخن امام عليه السلام در اين باره، چنين است:
أوَلَيسَ عَجَبا أنَّ مُعاوِيَةَ يَدعُو الجُفاةَ الطَّغامَ فَيَتَّبِعونَهُ عَلى غَيرِ مَعونَةٍ ولا عَطاءٍ ، وأنَا أدعوكُم ـ وأنتُم تَريكَةُ الإِسلامِ ، وبَقِيَّةُ النّاسِ ـ إلَى المَعونَةِ أو طائِفَةٍ مِنَ العَطاءِ ، فَتَفَرَّقونَ عَنّي وتَختَلِفونَ عَلَيَّ ؟ !۱آيا شگفت نيست كه معاويه، جفاكاران فرومايه را مى خوانَد و بى آن كه به آنان كمك و بخششى كند، او را پيروى مى كنند؛ ولى من شما را ـ كه يادگار اسلام و بازمانده مردميد ـ ، با كمك مالى و بخشش فرا مى خوانم و از گِرد من پراكنده مى شويد و با من ناسازگارى مى كنيد.
امام عليه السلام خوب مى دانست كه جامعه، در سطحى از آگاهى نيست كه سخنان از سرِ سوز و پيراسته از شائبه هاى او را دريابد. مى دانست كه با خشونت و تهديد، بسيارى و حتى كسانى از بلندپايگان را مى توان به اطاعت وا داشت و كارها را، گرچه موقّت،

1.بنگريد به : ص ۲۸۱ (ح ۲۴۵) .


سياست نامه امام علي (ع)
118

به خدا ، آنان از ستمى نگريختند و به عدالت نرسيدند و ما در اين كار ، اميدواريم كه خداوند ، دشوارى ها را هموار و سختى ها را آسان سازد ، إن شاء اللّه ! والسلام ! ۱

4 . اجتناب از ابزارهاى نامشروع در اجراى فرمان

جامعه انسانى ـ بدان گونه كه بايد باشد ـ جامعه اى است سرشار از ارزش هاى انسانى؛ جامعه اى است كه قانون و عدالت، روابط را ايجاد مى كند و يا پيوندها را مى گسلد، سركشى ها را مى زدايد و ناهنجارى ها را هنجار مى بخشد. امّا روشن است كه دست يافتن به چنين مرحله اى در جامعه انسانى، تا چه حدّى دشوار است. جامعه اى كه امام على عليه السلام بر آن حكومت مى كند، چگونه است؟ گرايش هاى مردمى در سطح عمومى آن، چه سان است؟ كشش ها و كوشش هاى عموم مردم، بر چه اساسى رقم مى خورد ؟
بر جامعه آن روز، 25 سال، كسانى ديگر حكومت كرده اند؛ حكومت هايى كه بويژه در سال هاى پايانى با سركشى ها، انتقادها و رويارويى ها رو به رو بوده اند و آن گاه، در برابر آنها خشونت ها، برخوردهاى تند، سياست كردن ها و گاه زندان، شكنجه و خشونت، به كار رفته است.
جامعه در سطح عامّه، با قانون و ارزش آن به درستى آشنا نشده بودند و حاكمان، بر اين نَمَط در ميان مردم حكم مى راندند. حاكمان ، هرجا در اجراى خواست هاى خود، از مردمْ ناهنجارى مى ديدند، زور، خشونت و غلبه با قدرت را نه راه پايانى، كه آغازين راه مى دانستند و بدان عمل مى كردند.
در سياست اموى، هدف، وسيله را توجيه مى كند و سياستمدار، از هر گونه ابزارى، حتى نامشروع و با هر كيفيتى در اجراى سياست و برنامه ها و فرمان هايش

1.بنگريد به : دانش نامه امير المؤمنين : ج ۷ ، ص ۵۳ (نامه امام به سهل، درباره پيوستگان به معاويه) .

  • نام منبع :
    سياست نامه امام علي (ع)
    المساعدون :
    مهريزي، مهدي
    المجلدات :
    1
    الناشر :
    دار الحديث للطباعة و النشر
    مکان النشر :
    قم المقدسة
    تاریخ النشر :
    1381 ش
    الطبعة :
    الثالثة
عدد المشاهدين : 84721
الصفحه من 435
طباعه  ارسل الي