133
سياست نامه امام علي (ع)

شكم هاشان از روزه، لاغر و لب هاشان از دعا، خشك بود. از شب زنده دارى، رنگشان زرد و بر رخسارشان ، گَرد خشوعْ [ آشكار] بود . اينان اند برادران من كه رفته اند . پس سزاست كه تشنه ديدارشان باشيم و بر جدايى شان ، انگشت بر دهان گيريم . ۱
و در فرجام سخنِ سرشار از دردگذارى اى كه در واپسين روزهاى حيات خود ايراد كرد، فرمود:
كجايند برادران من كه راه حق پيمودند و بر حقيقتْ [از دنيا] رفتند؟ كجاست عمّار؟ كجاست پسر تَيَّهان؟ ۲ و كجاست ذوالشهادتين؟ ۳ و كجايند همانندان ايشان از برادرانشان كه با يكديگر ، پيمان مرگ بستند و سرهايشان به فاجران هديه شد؟ ۴
اين نكته را نيز بيفزاييم كه بخشى از همراهان و سپاهيان امام على عليه السلام خوارج بودند كه آنان نيز پس از جريان صِفّين، در مقابل امام عليه السلام ايستادند ؛ برخى شان در نهروان، كشته شدند و برخى نيز خانه نشين شده بودند. بدين سان، على عليه السلام تنها بود، تنهاىِ تنها، بدون ياران رزم آور، سخنورانى حماسه آفرين، و حماسه سازانى خِردورز و نستوه ... .

6 . اوج قدرت رهبرى در اوج تنهايى

اكنون و در پايان اين تحليل گذرا، سزاوار است به نكته اى بس مهم و ارجمند در سياست علوى و شيوه پيشوايى امير مؤمنان بپردازيم. نديده ام كه كسى بدين نكته

1.نهج البلاغة : خطبه ۱۲۱ .

2.مالك بن تَيَّهان انصارى از صحابيان بدر كه در صفّين شهيد شد .

3.خُزَيمة بن ثابت انصارى كه در بدر و جنگ هاى ديگر شركت داشت و در صفّين ، به شهادت رسيد و پيامبر صلى الله عليه و آله گواهى او را برابر گواهى دو تن دانست .

4.بنگريد به : دانش نامه امير المؤمنين : ج ۷ ، ص ۱۶۷ (آخرين خطبه امام).


سياست نامه امام علي (ع)
132

رهبرى است. وجود هوشمندانِ از خود گذشته و خردمندان تلاشگرى كه از سرِ اخلاص، با پيشوا همراهى كنند و در گردونه هاى دشوار، ايثار كنند، در پيشبرد مديريت جامعه نقشى شگرف ايفا خواهند كرد. نقش اين گونه كسان در زدودن ابهام ها، رساندن پيام ها، تبيين موضع ها و ايجاد تحرّك در نيروها كه به گونه اى غير مستقيم، آرمان هاى رهبرى را در جامعه عينيت مى بخشند، بسى مهم است. در كشاكش نبرد صِفّين، نقش خطابه ها و حماسه سرايى هاى كسانى چون مالك اشتر، هاشم مِرقال و ... روشن است و گواهى بر آنچه گذشت.
سوگمندانه، امام على عليه السلام در اواخر حكومت خود، اين گونه كسان را ديگر همراه ندارد. برجسته ترين ياران امام عليه السلام كه زبان هايى گويا داشتند و مفسّران موجّه راه او بودند، ديگر نيستند. جاى مالك اشتر، عمّار، هاشم مِرقال، محمّد بن ابى بكر، عبد اللّه بن بديل، زيد بن صُوحان و. .. در ميان ياران امام عليه السلام خالى است. ديگر آن خطابه هاى پرشور، انگيزاننده و تحرّك آفرين، در ميان سپاه به گوش نمى رسد، و از سوى ديگر، كم نبودند سلسله عناصر كژانديش، انحراف آفرين و گاه بيماردلانِ تيره جان كه اشكال مى تراشيدند و سستى مى آفريدند.
امام عليه السلام در پى اين گونه جوسازى ها، اشكال تراشى ها و تن زدن از همراهى هاست كه از سرِ سوز و درد، از آن بيداردلان، بصيران و زمزمه گران شب و شيران روز، و يكّه تازان ميدان عمل و رزم آوران صحنه هاى نبرد، ياد مى كند و مى گويد:
كجايند مردمى كه به اسلام دعوت شدند و پذيرفتند و قرآن خواندند و آن را [ در دل هاى خود] استوار ساختند و به سوى نبرد ، بسيج شدند و مانند روى آوردن ماده شتر به بچّه خود ، به سويش شتافتند . شمشيرها را از نيام برآوردند و گروه گروه و صف در صف ، اطراف زمين را گرفتند ؟
برخى از آنان ، نجات يافتند و برخى ديگر مُردند . نه به زندگان، مژده داده شدند و نه بر مردگان ، تعزيت داده شدند . چشمانشان از گريه ، تباه و

  • نام منبع :
    سياست نامه امام علي (ع)
    المساعدون :
    مهريزي، مهدي
    المجلدات :
    1
    الناشر :
    دار الحديث للطباعة و النشر
    مکان النشر :
    قم المقدسة
    تاریخ النشر :
    1381 ش
    الطبعة :
    الثالثة
عدد المشاهدين : 84488
الصفحه من 435
طباعه  ارسل الي