فرياد برآوردند كه: «اى اهل اسلام! سنّت عمر ، دگرگون شد. ما را از خواندن نماز مستحبّى در ماه رمضان ، باز مى دارد» . با مشاهده تفرقه و جدايى و پيروى از پيشوايان گمراهى و تبعيت از داعيان به آتش در اين امت بيمناك شدم [اگر اين دستور را لغو نكنم] بخشى از سپاهم شورش كنند .
[ همچنين اگر ] سهم ذى القربى را پرداخت كنم كه خداوند ، در وصفشان فرموده است : «إِن كُنتُمْ ءَامَنتُم بِاللَّهِ وَمَآ أَنزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ ؛ ۱ اگر به خدا و آنچه بر بنده اش در روز جدايى حق از باطل [جنگ بدر] ـ روزى كه دو گروه [مؤمن و كافر] ، با هم روبه رو شدند ـ نازل كرديم ، ايمان آورده ايد؛ و خداوند ، بر هر چيزى تواناست» . سوگند به خداوند كه مقصود او از ذى القربى ماييم كه خداوند ، ما را با خود و پيامبر ، قرين ساخته و فرموده است: «فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِى الْقُرْبَى وَ الْيَتَـمَى وَالْمَسَـكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ ؛ ۲ تا ميان توانگران شما دست به دست نگردد ، و آنچه را فرستاده [ او ]به شما داد ، آن را بگيريد و از آنچه شما را بازداشت ، باز ايستيد و از خدا پروا بداريد». [ و نسبت به ]ستمگران بر دودمان پيامبر خدا فرمود: «إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ؛ ۳ به درستى كه خداوند ، سخت كيفر دهنده است» بر آنان كه بر دودمان پيامبر ستم كنند.
اين نعمتى از جانب خداست بر ما و سرمايه اى كه ما را بدان، بى نياز كرد و پيامبرش را نيز بدان سفارش نمود.