239
سياست نامه امام علي (ع)

3 / 15

پيوند درشتى و نرمى

۱۴۲.امام على عليه السلام ـ در نامه اش به يكى از كارگزارانش ـ :پس از حمد و سپاس خداوند؛ دهقانان شهر تو به سبب درشتى ، سختى ، ستم و تحقير كردنشان ، از تو شكايت دارند. من در كارشان نگريستم. آنان را به خاطر شركشان شايسته اين نيافتم كه نزديك شوند ، و نيز به خاطر پيمانشان [ و در پناه اسلام بودن] شايسته نيست آنان رانده شوند. پس درباره آنان، درشتى ونرمى را درهم آميز وميان درشتى و مهربانى با آنان، در چرخش باش، و ميان تقريب و نزديك كردن و دور كردن و راندن ، جمع كن، إن شاء اللّه ۱ ! ۲

۱۴۳.تاريخ اليعقوبى:على عليه السلام به عمر بن مسلمه اَرحبى نوشت : پس از حمد و سپاس خداوند؛ دهقانانِ منطقه ات ، از درشتى ات شكايت كرده اند و من در كار آنان نگريستم و خيرى نديدم. بايد موضع تو ميانه باشد : نرمى اى آميخته با درشتى . [ البته] بدون ستم و كم گذاشتن. چرا كه آنان ، گرچه با خوارى ، ما را به سر و سامان مى رسانند . پس حقى را كه بر آنان دارى از ايشان با خوارى بستان و غيرِ خدا را دوست مگير. خداوند عز و جل فرموده است: «لاَ تَتَّخِذُواْ بِطَانَةً مِّن دُونِكُمْ لاَ يَأْلُونَكُمْ خَبَالاً ؛ ۳ از غيرِ خودتان دوست و هم راز مگيريد. آنان از هيچ نابكارى در حقّ شما كوتاهى نورزند» و خداوند عز و جل درباره اهل كتاب فرموده است: «لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَـرَى

1.نهج البلاغة : نامه ۱۹ ، بحار الأنوار : ۳۳ / ۴۸۹ / ۶۹۴ ، أنساب الأشراف : ۲ / ۳۹۰ .

2.در كتاب أنساب الأشراف آمده كه اين نامه را براى عمرو بن سلمه نوشت و در آن به جاى «پس درباره آنان درشتى و نرمى را در هم آميز ...» آمده است : «بدون آن كه مورد ستم قرار گيرند و پيمانشان شكسته شود؛ ليكن خراج بپردازند و براى حفظ آنان نبرد بيش از توانشان از آنان ستانده نشود، بدين مطلب تو را فرمان دادم و خداوند، كمك كار است. والسلام !» .

3.آل عمران ، آيه ۱۱۸ .


سياست نامه امام علي (ع)
238

۱۴۰.أخبار القضاة ـ به نقل از على بن ربيعه آورده است ـ :به درستى كه على عليه السلام ، مردى از قبيله بنى اسد به نام ضبيعة بن زهير را به كار گرفت. وقتى مأموريتش پايان گرفت، با انبانى از اموال، نزد على عليه السلام آمد و گفت: اى امير مؤمنان! مردمانى برايم هديه مى آوردند و اين ، همان هديه هاست. اگر براى من حلال است ، از آن استفاده كنم و اگر چنين نيست ، نزد تو آوردم.
على عليه السلام فرمود: «اگر آنها را نگه مى داشتى ، خيانت بود».
آن گاه اموال را از او گرفت و در بيت المال قرار داد. ۱

۱۴۱.امام على عليه السلام ـ از سخنرانى وى كه در آن ، برخوردش را با عقيل بيان مى كرد ، هنگامى كه از بيت المال ، تقاضاى مال داشت ـ :و شگفت تر از آن ، اين كه شبْ هنگام ، كسى با ما ديدار كرد و ظرفى سرپوشيده آورد ، با معجونى. چنان آن را ناخوش دانستم كه گويى آب دهانِ مار بدان آميخته ، يا زهر مار بر آن ريخته. گفتم: صله است يا زكات؟ يا صدقه است كه گرفتن صدقه بر ما حرام است؟
گفت: نه اين است و نه آن؛ بلكه ارمغان است.
گفتم: مادرت بر تو بگريد ، آمده اى مرا از دين خدا بگردانى؟! آيا خِرَد آشفته اى يا ديوانه اى يا هذيان مى گويى؟
به خدا اگر هفت اقليم را با آنچه زير آسمان هاست ، به من دهند ، تا خدا را نافرمانى نمايم و پوست جوى را از مورچه اى به ناروا بربايم ، چنين نخواهم كرد. به درستى كه دنياى شما نزد من خوارتر است از برگى در دهان ملخى كه آن را مى خايد و طعمه خود مى نمايد. على را با نعمت هاى زودگذر و خوشى هاى ناپايدار چه كار؟! پناه مى بريم به خدا از خفتن عقل و زشتى لغزش ها ، و از او يارى مى خواهيم. ۲

1.أخبار القضاة : ۱ / ۵۹ .

2.نهج البلاغة : خطبه ۲۲۴ ، بحار الأنوار : ۴۱ / ۱۶۲ / ۵۷ .

  • نام منبع :
    سياست نامه امام علي (ع)
    المساعدون :
    مهريزي، مهدي
    المجلدات :
    1
    الناشر :
    دار الحديث للطباعة و النشر
    مکان النشر :
    قم المقدسة
    تاریخ النشر :
    1381 ش
    الطبعة :
    الثالثة
عدد المشاهدين : 84664
الصفحه من 435
طباعه  ارسل الي