25
سياست نامه امام علي (ع)

هر راه ممكن». سياستمداران جهان نيز در گذشته و حال، از واژه «سياست» ، گويا چيزى جز اين نمى فهميده اند. به واقع، سياست در مكتب اموى، همان معناى رايج آن در عرف سياسى حكومت هايى است كه بر مبانى ارزشى استوار نيستند، و معيار حقّ و باطل، جهت دهنده آنها در رفتار و تعاملْ نخواهد بود. شپنكلر، در وصفى از چهره سياستمدار، مى گويد: «سياستمدار فطرى، كارى به حق بودن يا بطلان اُمور ندارد».
برتراند راسل نيز انگيزه هاى سياسى و سرچشمه رفتارهاى انسانى در سياست را چنين چيزى تلقّى كرده، مى نويسد:
انگيزه سياسى در اكثر مردمان، عبارت از نفع پرستى، خودبينى، رقابت و عشق به قدرت مى باشد . به عنوان مثال، در سياست، سرچشمه هاى اعمال انسانى، همگى از عوامل فوق الذكر مى باشد . رهبر سياسى اى كه بتواند مردم را متقاعد نمايد كه او مى تواند اين خواسته ها را ارضا نمايد، قادر است توده مردم را چنان به زير سلطه خود در آورد كه معتقد شوند دو به علاوه دو، پنج خواهد شد، با اين كه اختيارات او از جانب خداوند، تفويض شده است!
رهبر سياسى اى كه اين انگيزه هاى اساسى را ناديده انگارد، معمولاً از حمايت توده، محروم خواهد بود . روانشناسى نيروهاى محرّك توده ها،از اساسى ترين قسمت تعليم و تربيت رهبران سياسى موفّق مى باشد . اكثر رهبران سياسى با معتقد نمودن گروه كثيرى از مردم به اين كه ايشان خواسته هاى بشردوستانه دارند، مناصب خود را به دست مى آورند . به خوبى فهميده شده كه چنين اعتقادى در اثر وجود هيجان، خيلى زودتر قبول مى شود . غل و زنجير كردن افراد، نطق و خطابه هاى عمومى، مجازات هاى بى قانون و جنگ، مراحلى در تشكيل و توسعه هيجان اند . فكر مى كنم براى طرفداران فكر غيرمنطقى، با در هيجان نگه داشتن افراد، شانس بهترى جهت گول زدن و منفعت بردن از ايشان، وجود دارد . ۱

1.برگزيده افكار راسل: ۲۲۲ .


سياست نامه امام علي (ع)
24

بر اين باوريم كه اگر «سياست» در مكتب هاى علوى و اموى، به درستى تعريف شود و مبانى سياسى امام در كشوردارى، گرچه به اجمال، روشن شود، ايرادهايى كه بر بينش سياسى ايشان مى گرفته اند و شايد هنوز هم در بيان و بنان كسانى جلوه گر باشد، پاسخ مى يابد و از سياست وى، به درستى و با استوارى، مى توان دفاع كرد.
از نگاه امام على عليه السلام ، بينش سياسى، از استوارترين شرايط رهبرى است. امام ، سياست فهمى و درك درست از سياست را نه تنها رمز تداوم حكومت مى داند؛ بلكه بر اين نكته دقيق، تأكيد مى ورزيده است كه «كشوردارى، عين سياست است». ۱
او تصريح مى كند كه ناتوانى سياسى، آفتى است كه زمامدارى زمامداران را به زوال، تهديد مى كند. از نگاه امام، حاكمانى كه از بينش سياسى قوى و كارآمدى برخوردار نيستند، حاكميتِ درازى نخواهند داشت، و در نهايت ، بر اساس آموزه هاى علوى، سياست هاى غلط، نشانه سقوط دولت هاوزوال حكومت هاست. ۲
بدين سان، اداره جامعه براساس مبانى اسلام، در مكتب علوى، تنها با سياستمدارى درست حاكمان، امكان پذير است. به ديگر سخن، سياستمدارى، يكى از اصول عام مديريتى است و در اين نكته، تفاوتى ميان مكتب ها نيست. آنچه اسلام را در اين زمينه از ساير مكتب ها جدا مى كند و سياست علوى را در برابر ديگر سياست ها جلو مى اندازد و روياروى سياست اموى مى سازد، نوع نگرش و نحوه تلقّى و چگونگى فهم و برداشت از سياست است.

سياست اموى

سياست در مكتب اموى، عبارت است از «تشخيص هدف و به دست آوردن آن از

1.بنگريد به: ص ۳۹۷ (اسباب ماندگارى دولت ها) .

2.بنگريد به: ص ۴۰۳ (اسباب زوال دولت ها) .

  • نام منبع :
    سياست نامه امام علي (ع)
    المساعدون :
    مهريزي، مهدي
    المجلدات :
    1
    الناشر :
    دار الحديث للطباعة و النشر
    مکان النشر :
    قم المقدسة
    تاریخ النشر :
    1381 ش
    الطبعة :
    الثالثة
عدد المشاهدين : 84437
الصفحه من 435
طباعه  ارسل الي