كه مال ، مالِ خداوند است . ۱
۲۹۹.امام على عليه السلام :به خدا سوگند ، اگر شب را بر بوته هاى خاردار به سر كنم و دربندهاى آهنين ، كشيده شوم ، برايم دوست داشتنى تر است كه خدا و رسولش را در روز رستاخيزْ ملاقات كنم ، به عنوان ستمگر بر بعضى بندگان و غصب كننده اندكى از مال دنيا؛ و چگونه ستم روا دارم بر كسى ، براى جانى كه به سرعت به سوى نابودى در حركت است و ماندنش در خاك ، طولانى؟! ۲
۳۰۰.امام على عليه السلام :به خدا سوگند ، اگر هفت اقليم با آنچه زير آسمان هاست ، به من داده شود كه نافرمانى خدا كنم و پوستِ جوى از مورچه اى برُبايم ، چنان نخواهم كرد؛ و به درستى كه دنياى شما ، نزد من ، خوارتر است از برگى در دهان ملخى كه آن را مى جَوَد. على را چه كار با نعمتى كه فانى گردد و لذّتى كه نپايد؟! ۳
۳۰۱.امام على عليه السلام :روز رستاخيز ، با مردم ، با نُه چيز احتجاج كنم : به پا داشتن نماز، پرداخت زكات، امر به معروف ، نهى از منكر، عدالت در ميان شهروندان ، تقسيم برابر، جهاد در راه خدا، به پا داشتن حدود ، و مانند آن. ۴
۳۰۲.تاريخ دمشق ـ به نقل از على بن ربيعه ـ :جَعدة بن هُبَيره نزد على عليه السلام آمد وگفت : اى اميرمؤمنان! اگر دو مرد به نزد تو آيند كه نزدِ يكى از جانش يا از خاندان و مالش دوست داشتنى ترى ، و ديگرى ، اگر بتواند تو را بكشد ، خواهد كشت ، پس به سود مرد اوّل و به زيان مرد دوم ، داورى مى كنى؟!
با مشت بر سينه ام نواخت و فرمود: «به درستى كه اگر در اختيارم بود، چنان مى كردم ؛ ولى اين ، امرى است مربوط به خدا». ۵
1.نهج البلاغة : خطبه ۱۲۶ ، تحف العقول : ۱۸۵ .
2.نهج البلاغة : خطبه ۲۲۴ ، عيون الحكم والمواعظ : ۵۰۶ / ۹۲۸۵ ، الصراط المستقيم : ۱ / ۱۶۳ .
3.نهج البلاغة : خطبه ۲۲۴ ، الصراط المستقيم : ۱ / ۱۶۳ ، ينابيع المودّة : ۱ / ۴۴۲ / ۶ .
4.فضائل الصحابة : ۱ / ۵۳۸ / ۸۹۸ ، الخصال : ۳۶۳ / ۵۳ .
5.تاريخ دمشق : ۴۲ / ۴۸۸ ، البداية والنهاية : ۸ / ۵ ، مناقب الإمام أمير المؤمنين : ۲ / ۵۷ / ۵۴۵ .