115
مسند حضرت عبد العظيم حسني (ع)

طاق فرمود : با او مناظره كن ، مؤمن طاق با او به گفتگو پرداخت و سخن بدرازا كشيد پس از آن مؤمن طاق بر او غلبه كرد ، بار ديگر عرض كرد ميل دارم در استطاعه با شما گفتگو كنم ، حضرت به « طيار » ۱ فرمود : جواب او را بده راوى گويد : طيار در اين موضوع با وى صحبت كرد.
پس از آن عرض كرد : ميل دارم در توحيد با شما صحبت كنم ، حضرت صادق به هشام بن سالم فرمود با او مذاكره كن ، وى با او به سخن پرداخت و او را ملزم ساخت ، بعد از آن گفت : دوست دارم راجع به امامت با شما سخن گويم ، حضرت به هشام بن حكم فرمود : در اين موضوع با او مذاكره كن ، هشام بن حكم با او به سخن پرداخت ، و او را مهلت نميداد تا عقيده خود را اظهار كند ، منطق شيرين هشام موجب شده بود كه وى همواره به گفته هاى او گوش دهد ، در اين هنگام كه او با مرد شامى گرم سخن بود ، حضرت صادق عليه السلام ناظر اين گفتگوها بود و از اين جريان خنده اش گرفته بود ، به اندازه اى كه دندانهاى مباركش نمايان بود.
مرد شامى در اين وقت رو كرد به حضرت صادق و گفت : تو ميخواهى به من بفهمانى كه در ميان شيعيانت امثال اين مردها را دارى ، حضرت فرمود : آرى مقصودم

1.ابان بن تغلب بن رباح ابو سعيد بكرى جريرى از اصحاب حضرت سجاد و باقر و صادق عليهم السلام است ، شيخ در فهرست و علامه در خلاصه او را توثيق و تجليل كرده اند ، در رجال كشى روايات و اخبارى راجع به او نقل شده كه از آن جمله هنگامى كه خبر فوت ابان را به امام صادق عليه السلام دادند فرمود : به خداقسم مرگ ابان دلم را به درد آورد . ونيز آن حضرت به ابان فرمود : با مردمان مدينه مجالست كن ، من دوست دارم مردم امثال تو را در ميان شيعيان ما بينند.


مسند حضرت عبد العظيم حسني (ع)
114

موضوعى را كه از شما بپرسند جواب ميدهى : بنابر اين آمده ام با شما مناظره كنم حضرت فرمود : در چه موضوعى قصد دارى با ما مناظره كنى ؟ عرض كرد : قصد دارم در موضوع رفع و نصب و جر سكون قرآن با شما گفتگو نمايم.
در اين هنگام امام عليه السلام به حمران فرمود : جواب اين مرد را بدهيد ، مرد شامى گفت من قصد دارم با شما طرف صحبت واقع شوم با حمران كارى ندارم ، حضرت فرمود : اگر بر او غالب شدى مانند اين است كه بر من غالب شده باشى . در اين وقت مرد شامى بطرف حمران رو آورد و بااو بگفتگو پرداخت ، سخن به دراز كشيد تا مرد شامى خسته و ملول شد و حمران سؤالات وى را پاسخ ميگفت ، حضرت صادق عليه السلام فرمود : اى مرد شامى مطلب را چگونه يافتى ؟ شامى گفت : او را مرد ماهرى يافتم ، و از هر موضوعى كه از او پرسيدم پاسخ داد ، حضرت فرمود ؛ اى حمران تو از وى بپرس ، حمران از او سئوالات زيادى كرد ، بعد از اين مذاكرات مرد شامى عرض كرد : ميل دارم با شما راجع به عربيت صحبت كنم.
در اين هنگام حضرت متوجه او شد و فرمود : اى ابان ۱ بااو مناظره كن ، ابان با او مشغول مناظره شد مرد شامى همواره سخن ميگفت و از گفتار باز نمى ايستاد و بار ديگر به حضرت صادق عليه السلام عرض كرد : ميل دارم با شما در فقه مناظره كنم ، حضرت فرمود : اى زراره با او مناظره كن ، وى با آن مرد به مناظره پرداخت مرد شامى بار ديگر به حضرت صادق عرض كرد : ميل دارم با شما در كلام مناظره كنم ، حضرت به مؤمن

1.ابو اسحاق ابراهيم بن سيارين هانى بصرى معروف به « نظام » از رؤساى معتزله و متكلمين بشمار رفته ، وى استاد جاحظ و احمد بن خالط بود ، و در زمان هارون زندگى ميكرد.

  • نام منبع :
    مسند حضرت عبد العظيم حسني (ع)
    المجلدات :
    1
    الناشر :
    دارالحديث للطباعة و النشر
    مکان النشر :
    قم المقدسة
    تاریخ النشر :
    1382 ش
    الطبعة :
    الاولي
عدد المشاهدين : 30478
الصفحه من 312
طباعه  ارسل الي