پيش از هر كار ، هنگامِ انجام دادن آن كار و پس از آن ، همواره خدا را در نظر دارد و تنها براى خشنودى او فعاليّت مى نمايد .
مقصود از «دروازه ايمان»
مرحوم علّامه مجلسى ، در معناى عبارت «أبواب الإيمان» و ارتباط آن با امامان عليهم السلام ، دو ديدگاه را برمى گزيند :
1 . راه شناخت ايمان
شناخت معيارهاى ايمان ، تنها از راه اهل بيت عليهم السلام ممكن است . مرزهاى توحيد ، مبانى دين ، مبانى اسلام ، اصول اعتقادى ، اخلاقى ، سياسى و اجتماعى و ... ، در مكتب اهل بيت عليهم السلام معرّفى مى شود و به ديگر سخن ، اسلام شناسان واقعى ، امامان عليهم السلام هستند و هر كه راهى غير از راه مستقيم را برگزيند ، اسلام را نخواهد شناخت .
اين ديدگاه ، با روايتى كه دانش را در انحصار امام على عليه السلام مى داند ، سازگار است ؛ زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود :
أنَا مَدِينَةُ العِلمِ وَ عَلِىٌّ بابُها ؛ فَمَن أرادَ العِلمَ فَليَأتِ المَدِينَةَ مِن بابِها .۱من شهر دانشم و على ، دروازه آن است . پس هر كه دانش را قصد كرده است ، بايد از دروازه آن به اين شهر در آيد .
بنا بر اين ، دستيابى به علوم پيامبر صلى الله عليه و آله ـ كه همان حقايق هستى و ايمان به آنهاست ـ ، از طريق امامان عليهم السلام ممكن است و باورهايى كه از راه ديگرى به دست مى آيند ، باورهاى صحيح و مطابق مبانى ارائه شده به وسيله پيامبر صلى الله عليه و آله نخواهند بود .
2 . راه رسيدن به حقيقت ايمان
حقيقت ايمان ، يعنى ايمان شهودى و ديدن حقايق ، آن گونه كه هست . مسلمان ، ممكن است مفاهيم ايمان و مرزهاى آن را با مطالعه و دقّت به دست آورد ؛ امّا ايمان