137
تفسير قرآن ناطق

مرحوم طبرسى ، معناى دوم را ترجيح مى دهد و اعتقاد دارد كه در آيه ياد شده ، زمامداران به رعايت حقوق مردم ، سفارش شده اند و در آيه بعد ، مردم را به رعايت حقوق زمامداران ، فرا خوانده است ؛ زيرا مى فرمايد :
«يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِى الْأَمْرِ مِنكُمْ . 1 اى كسانى كه ايمان آورده ايد ! از خداوند و پيامبر و اختياردارانتان ، كه از شمايند ، فرمان ببريد» .
به ديگر سخن ، حق ، رابطه اى دوسويه است و اگر فرمان الهى ، اطاعت از زمامداران جامعه اسلامى است ، پيش از آن بر عهده امامان است كه حقوق مردمان را ارج نهند . زيباتر آن كه پيش از آن كه حقّ حاكم اسلامى بيان شود ، حقوق مردم تبيين شده است ؛ زيرا در ابتدا به حاكمان مى فرمايد : «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّواْ الْأَمَـنَـتِ إِلَى أَهْلِهَا» و سپس به مردم مى فرمايد : «يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِى الْأَمْرِ مِنكُمْ» . 2
بنا بر عقيده شيعه ، هر حاكمى كه بر جامعه اسلامى مسلّط شود ، «اولو الأمر» نيست ؛ بلكه علم و عدالت ، از شرايط ضرور براى زمامداران است و بر همين اساس ، اولو الأمر ، امامان معصوم عليهم السلام هستند و زمامدارى جامعه اسلامى ، حقّ آنان است و در دوران غيبت ولى عصر (عج) ، فقيه عدالت پيشه اى كه به تقوا نام بُردار است ، به عنوان ولىّ فقيه ، جانشين معصوم خواهد بود كه رعايت حقوق مردم را وظيفه قرآنى خويش مى داند و در پاسدارى از حقوق مردمان ، كوتاهى نخواهد كرد .
معلّى بن خُنَيس ، از امام صادق عليه السلام در باره آيه «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّواْ الْأَمَـنَـتِ إِلَى أَهْلِهَا» مى پرسد . امام عليه السلام مى فرمايد :
عَلَى الإمامِ أن يَدفَعَ مَا عِندَهُ إلَى الإمامِ الّذى بَعدَهُ ، وَ اُمِرَتِ الأئمَّةُ أن يَحكُمُوا

1.سوره نساء ، آيه ۵۹ .

2.ر . ك : مجمع البيان ، ج ۳ ، ص ۹۸ و ۹۹ .


تفسير قرآن ناطق
136

1 . امامت ؛
2 . اسرار و حقايقى كه ويژه امامان است و ديگران ، از آن بى بهره اند ؛
3 . حقوق مردم ؛
4 . حكومت و مسئوليت ؛
5 . مطلق امانت .
هيچ يك از معانى ياد شده ، تمام معناىِ امانت الهى نيست ؛ بلكه نمونه هايى از امانت را بازگو مى كنند . بعضى از معانى ياد شده ، مانند حكومت و مسئوليت ، با معناى حقوق مردم ، همپوشىِ كامل دارند . براى تبيين دقيق تر ، واژه امانت را در قرآن و حديث ، بررسى مى نماييم .

امانت ، در قرآن

امانت و مشتقّات آن در قرآن كريم ، 21 بار تكرار شده است . در آيه 58 سوره نساء آمده است :
«إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّواْ الْأَمَـنَـتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُم بَيْنَ النَّاسِ أَن تَحْكُمُواْ بِالْعَدْلِ .همانا خداوند به شما فرمان مى دهد كه امانت ها را به صاحبانش باز گردانيد و چون ميان مردم داورى مى كنيد ، به عدالتْ داورى كنيد» .
فرمان الهى ، پاسدارى از امانت ها و سپردن آن به شايستگان است . مرحوم امين الإسلام طَبرِسى ، صاحب تفسير مجمع البيان ، در معناى آيه ياد شده ، دو نظريه را مطرح مى كند : نخست ، آن كه مراد از امانت ، مطلقِ امانت است و هر گونه امانت مالى ، الهى و غير الهى را بايد به اهلش وا گذارد و از خيانت در آن ، پرهيز كرد .
دومين معناى امانت ، حقوق مردم است و اين آيه ، خطاب به زمامداران است كه حقوق مردم را در جامعه اسلامى ، امانت الهى بدانند و در پاسداشت آن بكوشند و از تجاوز به حقوق شهروندان بپرهيزند .

  • نام منبع :
    تفسير قرآن ناطق
    المساعدون :
    غلامعلي، احمد
    المجلدات :
    1
    الناشر :
    دارالحدیث للطباعة و النشر
    مکان النشر :
    قم المقدسة
    تاریخ النشر :
    1429 ق/1387 ش
    الطبعة :
    الاولي
عدد المشاهدين : 114192
الصفحه من 684
طباعه  ارسل الي