185
تفسير قرآن ناطق

كه فرمود :
نَحنُ كَلِمَةُ التَّقوى وَ سَبِيلُ الهُدى وَ المَثَلُ الأعلى .۱ما [ خاندان ] ، كلمه تقوا ، راه هدايت و نمونه برتر هستيم .
در سخنى ديگر ، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به امام على عليه السلام فرموده است :
أنتَ حُجَّةُ اللّهِ ، وَ أنتَ بابُ اللّهِ ، وَ أنتَ الطَّرِيقُ إلَى اللّهِ ، وَ أنتَ النَّبَأُ العَظِيمُ ، وَ أنتَ الصِّراطُ المُستَقِيمُ ، وَ أنتَ المَثَلُ الأعْلى .۲تو ، حجّت خدايى . تو ، درِ [به سوى ] خدايى . تو ، تنها راه رسيدن به خدايى . تو ، خبر بزرگ هستى . تو ، راه راستى . تو ، نمونه برترى .
آنچه پيامبر صلى الله عليه و آله بيان كرده ، ترجمانى از آيه شريف «وَ لِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلَى»۳ است و در حقيقت ، على عليه السلام به عنوان والاترين خليفه الهى معرّفى شده است و امامان عليهم السلام ـ كه پيامبر صلى الله عليه و آله آنان را جانشين خود مى داند ـ ، نيز چنين اند .
بنا بر اين ، آنچه در «زيارت جامعه» آمده ، بيان همان آيه شريفى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله آن را تبيين فرموده و پيشوايان معصوم را به عنوان برترين نمونه و والاترين مَثَل الهى شناسانده است . در اين ويژگى ، براى آنان ، شريكى نيست . البته راهِ مَثَل اعلا شدن ، براى همگان گشوده است تا هر كس بتواند ، به آنان نزديك تر شود و بهره بيشترى ببرد . امير مؤمنان عليه السلام ، فرموده است :
إنَّكُم لا تَقدِرونَ عَلى ذلِكَ وَ لكِن أعِينونى بِوَرَعٍ وَ اجْتِهادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدادٍ .۴شما نمى توانيد چنين باشيد ؛ امّا مرا در پارسايى و كوشش و پاك دامنى و درستكارى ، يارى دهيد.

1.الخصال ، ص ۴۳۲ ، ح ۱۴ .

2.عيون أخبار الرضا عليه السلام ، ج ۲ ، ص ۶ ، ح ۱۳ .

3.سوره نحل ، آيه ۶۰ .

4.نهج البلاغة ، نامه ۴۵ .


تفسير قرآن ناطق
184

وقتى حقيقتِ بندگى را به جاى آورد ، اراده اى جز اراده خدا ندارد و همانى را مى خواهد كه خدا بخواهد و گوش و چشم و زبان او ، همگى گوش و چشم و زبان الهى را تجلّى مى بخشد و اين مقام ، رهاورد اوج تقرّب به خداست كه در حديثى استوارْسند ، مشهور به «حديث قُرب نوافل» از پيامبر رحمت ، چنين آمده است كه خداى سبحان فرمود :
ما تَقَرَّبَ إلىَّ عَبدٌ بِشَى ءٍ أحَبُّ إلَىَّ مِمَّا افتَرَضتُ عَلَيهِ وَ إنَّه لَيَتَقرَّبُ إلَىَّ بِالنّافِلَةِ حتّى اُحِبَّهُ فَإذا أحبَبتُهُ كُنتُ سَمعَهُ الّذى يَسمَعُ بِهِ ، وَ بَصَرَه الَّذى يُبصِرُ بِهِ ، وَ لِسانَهُ الَّذى يَنطِقُ بِهِ ، وَ يَدَهُ الَّتى يَبطِشُ بها ، إن دَعانى أجَبتُهُ وَ إن سَأَلَنى أعطَيتُهُ .۱هيچ بنده اى با وسيله اى كه نزد من محبوب تر از آنچه بر او واجب كرده ام ، باشد ، به من نزديك نشد . همانا او با مستحبّات به من نزديك مى شود ، تا آن جا كه او را دوست بدارم ، و چون دوستش بدارم ، گوش او ، مى شوم كه با آن بشنود و چشم او مى شوم كه با آن ببيند و زبان او مى شوم كه با آن سخن بگويد و دست او مى شوم كه با آن ضربه بزند . اگر مرا بخواند ، پاسخش را مى دهم و اگر از من خواهشى كند ، به او مى دهم .
حديث قرب نوافل ، نه تنها مَثَل خدا را بر روى زمين معرّفى مى كند ، بلكه نمونه خدا شدن را ممكن هم مى داند ؛ يعنى :

رسد آدمى به جايى كه بجز خدا نبيند
بنگر كه تا چه حدّ است مقام آدميّت .

و چنين انسانى به ميزان مجاهدت خود ، مظهر اسما و صفات الهى مى شود و اراده او ، همان مشيّت الهى خواهد بود و خداگونه ، عمل مى كند . اين همه ، ويژگى مَثَل خداست ، نه مَثَل اعلاى او كه شرحش خواهد آمد .

برترين مَثَل

مَثَل اعلاى الهى و برترين مَثَل او ، كسانى اند كه مظهر تامّ اسما و صفات الهى هستند و عبارت اند از : پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت او ، چنان كه از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله روايت شده

1.الكافى ، ج ۲ ، ص ۳۵۲ ، ح ۷ .

  • نام منبع :
    تفسير قرآن ناطق
    المساعدون :
    غلامعلي، احمد
    المجلدات :
    1
    الناشر :
    دارالحدیث للطباعة و النشر
    مکان النشر :
    قم المقدسة
    تاریخ النشر :
    1429 ق/1387 ش
    الطبعة :
    الاولي
عدد المشاهدين : 133422
الصفحه من 684
طباعه  ارسل الي