هذا المَولودُ الَّذى لَم يُولَد مَولُودٌ اَعظَمَ بَرَكَةً عَلى شيعَتِنا مِنْهُ!
اين ، مولودى است كه فرزندى با بركت تر از او براى شيعيان ما به دنيا نيامده است . ۱
مجموعه اين احاديث ، بيانگر بابركت بودن وجود مقدّس پيشوايان معصوم عليهم السلام است كه در هر زمانى ، بركات زمين به وجود آنان ، وابسته است .
گُلى از باغ بركتِ امام
اگر چه همه هستى ، مرهون وجود امام معصوم است ؛ امّا گاهى برخى پاكْ سيرتان ، واسطه بركتِ امام مى شوند . مرحوم شيخ حبيب اللّه گلپايگانى ، از عالمانِ دورانِ معاصر بود كه در مشهد مقدّس مى زيست و دستِ شفابخش او در ميان مردم ، مشهور بود . ۲ يكى از مراجع كنونى تقليد كه با آن مرحوم ارتباط داشته ، ماجراىِ دست بابركتِ او را به نقل از آن مرد الهى براى نگارنده چنين بازگو فرمود : «در حدود چهل سال ، هر روز صبح ، نخستين زائر حرمِ ثامن الأئمه امام رضا عليه السلام بودم و نماز شبم را پشتِ درِ صحن مى خواندم ۳ تا اين كه بيمار شدم و مرا در بيمارستان امام رضا عليه السلام بسترى كردند . شرايط بيمارستان و بى حجابى پرستارها ، مرا مى آزرد . بسيار متأثّر شدم و با همان حال ، به گنبد مطهّرِ امام رضا عليه السلام رو كردم و گفتم : آقا ! من چهل سال ، نخستين زائر تو بودم و الآن ، اين وضعيت ، برايم غير قابل تحمّل است . آقاجان ! نمى خواهى عنايتى كنى؟
با گفتن اين جمله ، صحنه تغيير كرد و خودم را در باغى پُر گل ديدم كه امام رضا عليه السلام
1.ر . ك : همان ، ص ۳۲۱ ، ح ۹ .
2.مرحوم ميرزا حبيب اللّه گلپايگانى ، در سال ۱۲۹۷ ق ، در گلپايگان متولّد شد و در جوانى براى ادامه تحصيل ، با پاى پياده به مشهد مقدّس مشرّف شد و در همان جا به تدريس و تعليم ، همّت گمارد . وى در سال ۱۳۴۳ ش ، ديده از جهان ، فرو بست (گنجينه دانشمندان ، ج ۷ ، ص ۵۱۳) .
3.. اين خاطره ، مربوط به سال هاى پيش از انقلاب اسلامى است و در آن سال ها ، شب ها درِ حرم مطهّر را مى بستند و اندكى بيش از اذان صبح ، مى گشودند .