303
تفسير قرآن ناطق

باور مى كنيم ، و يقين ، آن چيزى است كه با چشمان خود ببينيم و از آن ، به آنچه از ديدِ ما پنهان است ، راه مى بريم .
مهم ترين امتياز اهل يقين ، بينايىِ دل است . آنان ، با ديده دل ، ناديدنى ها را مى بينند و با گوش باطنى خود ، ناشنيدنى ها را مى شنوند و بر درجات يقين خود مى افزايند .

چشم دل ، باز كن كه جان بينى
آنچه ناديدنى است ، آن بينى .

شنوا بودن گوش باطن

مؤلّف كتاب ارزشمندِ مفاتيح الجنان ، مرحوم حاج شيخ عبّاس قمى ، در ايّام نوجوانى ، همراه با يكى از دوستانش براى زيارت اهل قبور ، به سمت قبرستان وادى السّلام نجف ، حركت مى كنند . در آستانه دروازه نجف ، صداى هولناكى ، همچون نعره شترى كه بر صورتش داغ مى نهند ، مى شنود . از دوست همراه خويش مى پرسد : آيا صدايى نمى شنوى ؟ او پاسخ مى دهد : خير . هر چه آنها به قبرستان نزديك تر مى شوند ، صدا را بلندتر مى شنود تا اين كه وارد قبرستان مى شوند . متوجّه مى شود كه صدا از جنازه اى بر مى خاسته كه جماعتى بر گِرد آن ، حلقه زده بودند ؛ امّا تنها حاج شيخ عبّاس قمى ، صداى او را با گوش باطنى خويش مى شنيده و بس ! ۱

گواهى اهل يقين

در اين عبارت از «زيارت جامعه» ، با گواهى اهل يقين ، به يگانگى خدا شهادت مى دهيم و در حقيقت ، خدا را يگانه مى دانيم ، آن سان كه خداوند ، خودش گواهى مى دهد ، و خداوند يگانه است ، همان گونه كه ملائكه ، او را يگانه مى دانند ، و خداوند يكتاست ، آن گونه كه دانشمندانِ حقيقى ، يگانگى او را دريافته اند . خدايى جز او نيست كه قدرتمند و شكست ناپذير است .
براى اداى چنين شهادتى ، بايد در راه اهل يقين ، گام نهاد و به بالاترين مرتبه ايمان ، دست يازيد ؛ چرا كه :

1.ر . ك : آينه صدق و صفا ، ص ۱۴۹ .


تفسير قرآن ناطق
302

3 . يقين

بالاترين مرتبه توحيد ، «يقين» است كه همان مشاهده باورهاست . از امام صادق عليه السلام روايت شده كه در تفسير «كَلَا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينَ ؛۱اگر به علم اليقين بدانيد» ، فرمود : «منظور ، ديدن با چشم است» . ۲
يعنى اگر انسانى به «علم اليقين» دست يابد ، جهنّم را مى بيند و سپس به مقام «عين اليقين» مى رسد كه ديده دل او بينا مى گردد و معرفت شهودى برايش حاصل مى شود و رسيدن چنين مقامى براى همگان ، ممكن نيست .
امام صادق عليه السلام فرمود :
ايمان ، از اسلام ، برتر است و يقين ، از ايمان ، برتر است و چيزى كمياب تر از يقين ، وجود ندارد .۳

تفاوت ايمان و يقين

در روايتى آمده كه امير مؤمنان عليه السلام از دو فرزند گرامى اش حسن و حسين عليهماالسلام ، در باره تفاوت ايمان و يقين پرسيد . آن دو بزرگوار ، ادب اختيار كرده ، سكوت كردند . امام على عليه السلام ، از حسن عليه السلام خواست تا به سؤال ، پاسخ دهد . ايشان ، در پاسخ گفت : بين آن دو ، يك وَجَب ، فاصله است .
امام عليه السلام پرسيد : چگونه ؟
پاسخ داد :
لِأنَّ الإيمانَ ما سَمِعناهُ بِآذانِنا وَ صَدَّقْناهُ بِقُلُوبِنا ، وَ اليَقِينُ ما أبصَرناهُ بِأعْيُنِنا وَ اسْتَدَلْنا بِهِ عَلى ما غابَ عَنّا . 4 چون ايمان ، آن چيزى است كه با گوش هاى خود ، آن را مى شنويم و با دل هايمان ، بدان

1.سوره تكاثر ، آيه ۵ .

2.مختصر بصائر الدرجات ، ص ۲۰۴ .

3.الكافى ، ج ۲ ، ص ۵۱ ، ح ۱ .

4.مشكاة الأنوار ، ص ۴۸ ، ح ۳۴ .

  • نام منبع :
    تفسير قرآن ناطق
    المساعدون :
    غلامعلي، احمد
    المجلدات :
    1
    الناشر :
    دارالحدیث للطباعة و النشر
    مکان النشر :
    قم المقدسة
    تاریخ النشر :
    1429 ق/1387 ش
    الطبعة :
    الاولي
عدد المشاهدين : 115433
الصفحه من 684
طباعه  ارسل الي