مقصد ، آشنا باشد تا براى تفهيم مطلب ، از آن ظرافت ها و لطافت ها ، بهره ببرد و بهترين مفهوم را براى مخاطبان خود ، به ارمغان آورد. البته تمامى متون ، براى مترجم ، يكسان نخواهند بود . فهم برخى عبارت ها ، آن چنان دشوار است كه هيچ مترجمى كاملاً از عهده آن بر نخواهد آمد. براى نمونه ، نهج البلاغة ، متن گران سنگى است كه اگر چه مترجمان متعدّدى آن را به زبان پارسى باز گردانده اند ؛ امّا در ترجمه بسيارى از خطبه هاى آن ، حقّ مطلب ، به جاى آورده نشده است و كلام على عليه السلام را آن چنان كه بايد ، به فارسى زبانان ، منتقل نكرده اند .
اقسام وحى
واژه «وحى» ، در لغت ، به معناى كلام خفى (ناپيدا) و اشاره سريع است . در آموزه هاى دينى، وحى ، راه انتقال كلام الهى به انسانِ برگزيده است. پيامبر صلى الله عليه و آله ، آخرين فرستاده خداست كه كلام خدا را دو گونه دريافت كرد : نخست ، قرآن كه توسّط جبرئيل عليه السلام بر قلب مقدّسش الهام شد:
«نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ .۱كه روح امين (جبرئيل) ، آن را بر قلب تو فروده آورده است تا از بيم دهندگان باشى» .
و گونه ديگر وحى، احاديث قُدسى است كه مفهوم آن از ناحيه خداست ؛ امّا الفاظ آن ، از پيامبر صلى الله عليه و آله است و ويژگى هاى قرآن ، مانند اعجاز را ندارد .
ترجمان وحى الهى
وحى، نيازمند مترجمانى است كه به خوبى آن را در يابند و براى انسان هاى عادى ، تبيين و تفسير نمايند. خداوند ، اهل بيت عليهم السلام را برگزيد تا آنچه بر انبياى پيشين وحى شده بود ، و نيز قرآن و احاديث قدسى را تفسير نمايند و ظرافت هاى آنها را آشكار