( 61 )
۰.وَ بَذَلْتُمْ أنْفُسَكُمْ فى مَرْضاتِهِ .
۰.و جان هايتان را در راه خشنودى او ، نثار كرديد ...
توضيح واژه ها
بَذْل : بذل كردن ، فدا كردن ، ايثار ، بخشيدن . ۱
أنْفُس : جمع «نفْس» ، به معناى جان . ۲
مَرْضاة : خشنودى ، رضايت . ۳
شرح
اين عبارت ، حاكى از نهايت فروتنى و از خودگذشتگى اهل بيت عليهم السلام در راه مبارزه با ضدّ ارزش ها و دفاع از ارزش هاى دينى است .
معناى بذلِ جان
كلمه «بذل» ، به معناى رها كردن نگهدارى از چيزى ۴ است ، و اين كار ، نشانه آن است كه نگهدارى از آن چيز ، براى انسان اهمّيتى ندارد . بدين سان ، مى توان گفت كه ميان «بذل» و «هِبِه» به معناى بخشش ، تفاوت ظريفى وجود دارد و بذل ، يك درجه از هبه يا بخشش ، بالاتر است .
اگر كسى به شخصى ديگر ، چيزى داد و كار خود را مهم تلقّى نكرد ، «بذل» ناميده مى شود. واژه «مُبْتَذَل» ، به معناى پيشِ پا افتاده و بى ارزش نيز از همين ريشه است . امّا كسى كه چيزى را به كسى مى بخشد ، مى تواند آن را مهم تلقّى نمايد . به همين جهت ،
1.«ترك صيانة الشى ء» (معجم مقاييس اللّغة ، ج ۱ ، ص ۲۱۶) «ضدّ المنع» (لسان العرب ، ج ۱۱ ، ص ۵۰) .
2.«النفس : الروح الذى به حياة الجسد» (العين ، ج ۷ ، ص ۲۷۰) .
3.«مرضاة للرحمن أي محلّ رضاه» (مجمع البحرين ، ج ۱ ، ص ۱۹۰) .
4.معجم مقاييس اللّغة ، ج ۱ ، ص ۲۱۶ .