417
تفسير قرآن ناطق

( 67 )

۰.حَتّى أعْلَنْتُمْ دَعْوَتَهُ .

۰.تا اين كه دعوت او (خداوند) را آشكار كرديد ...

توضيح واژه ها

أعلَن : آشكار كرد ، معلوم كرد ، علنى كرد ، عمومى ساخت . ۱
دَعْوَة : فرا خواندن، صدا زدن، خواندن، دعا كردن. ۲

شرح

آشكار كردن دعوت الهى

براى واژه «دعوت» در عبارت «حتّى أعلنتم دعوته ؛ تا اين كه دعوت او را آشكار كرديد» ، معانى مختلفى ذكر شده است ؛ ۳ امّا با توجّه به عبارت پيشين دعا و عبارت هايى كه پس از اين مى آيد ، به نظر مى رسد كه «دعوت» ، اشاره به اين آيه شريف است :
«يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ .۴اى مؤمنان ! به خداوند و پيامبر ، هنگامى كه شما را به چيزى مى خوانند ، كه زنده تان مى سازد پاسخ دهيد» .
بنا بر اين ، مقصود اين است كه اهل بيت عليهم السلام ، همه توان خود را در راه خدا به كار گرفتند و آشكارا ، مردم را به آنچه موجب حيات و بالندگى فردى و اجتماعى آنهاست ، دعوت كردند .

1.«علن الأمر : شاع و ظهر» (العين ، ج ۲ ، ص ۱۴۱) . «الإعلان : المجاهرة، إظهار الشى ء» (لسان العرب ، ج ۱۳ ، ص ۲۸۸) .

2.«دعا : ندب ، الدعوة : ما دعوت إليه من طعام و شراب» (لسان العرب ، ج ۱۴ ، ص ۲۶۰) .

3.ر . ك : مجمع البحرين ، ج ۱ ، ص ۵۹۸ ـ ۵۹۹ . نيز ، ر . ك : ص۱۸۶ «والدعوة الحسنى» .

4.سوره انفال ، آيه ۲۴ .


تفسير قرآن ناطق
416

از رسيدگى امير مؤمنان عليه السلام به شكايت زنِ ستم ديده اى را بيان كرده ، مى فرمايد :
على عليه السلام به هنگام گرمىِ هوا ، به خانه بر مى گشت كه در اين هنگام، زنى را ايستاده ديد كه مى گفت: همسرم به من ستم كرده و مرا ترسانده و بر من ، ستم روا داشته است و سوگند ياد كرده كه مرا كتك مى زند . على عليه السلام فرمود: «اى بنده خدا! صبر كن تا هوا ، كمى خُنَك شود، آن گاه ، به يارى خدا ، با تو مى آيم». زن گفت: در اين صورت ، خشم و عصبانيتش بر من ، بيشتر مى شود . [على عليه السلام ]سرش را پايين انداخت. سپس سرش را بلند كرد، در حالى كه مى گفت: «نه . به خدا سوگند، تا حقّ ستم ديده ، بدون [هيچ] درماندگى ، گرفته شود ! خانه ات كجاست؟» . پس به درِ خانه مرد رفت و ايستاد و گفت: «السّلام عليكم!» . جوانى بيرون آمد. على عليه السلام فرمود: «اى بنده خدا ، از خدا ، پروا كن ! همسرت را ترسانده اى و بيرون رانده اى».
جوان گفت: تو را به او ، چه كار؟ به خدا سوگند، به سبب اين سخن تو ، او را مى سوزانم!
امير مؤمنان عليه السلام فرمود: «تو را به نيكى ، امر مى كنم و از زشتى، باز مى دارم. با زشتى به استقبالم مى آيى و نيكى را ناديده مى انگارى؟!» .
مردم از گوشه و كنار مى آمدند و گفتند: سلام بر تو ، اى امير مؤمنان!
آن مرد ، پشيمان و سرگشته گفت: اى امير مؤمنان! از لغزشم ، در گذر. به خدا سوگند، [از اين پس] در برابرش زمينى خواهم بود كه بر من ، پا بگذارد !
على عليه السلام ، شمشيرش را غلاف نمود و فرمود : «اى بنده خدا! وارد خانه ات شو و همسرت را به چنين كارهايى ، وا مدار».۱

اين دو نمونه ، تنها گوشه اى از تلاش اهل بيت عليهم السلام در راه خدا بود و زندگى اهل بيت عليهم السلام ، سرشار از تلاش در راه حقّ است.

1.المناقب ، ابن شهرآشوب ، ج ۲ ، ص ۱۰۶ .

  • نام منبع :
    تفسير قرآن ناطق
    المساعدون :
    غلامعلي، احمد
    المجلدات :
    1
    الناشر :
    دارالحدیث للطباعة و النشر
    مکان النشر :
    قم المقدسة
    تاریخ النشر :
    1429 ق/1387 ش
    الطبعة :
    الاولي
عدد المشاهدين : 114173
الصفحه من 684
طباعه  ارسل الي