447
تفسير قرآن ناطق

همچون كفِ روى آب مى داند و ماهيّت هر دو را در تمثيلى زيبا ، بيان فرموده :
«أَنزَلَ مِنَ السَّمَآءِ مَآءً فَسَالَتْ أَوْدِيَة بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَّابِيًا وَ مِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِى النَّارِ ابْتِغَآءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَـعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ كَذَ لِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْبَـطِـلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَآءً وَأَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِى الْأَرْضِ كَذَ لِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ .۱از آسمان، آبى فرو فرستاد. پس رودخانه هايى به اندازه گنجايش خودشان ، روان شدند و سيل، كفى بلند روى خود برداشت ؛ و از آنچه نيز براى به دست آوردن زينتى يا كالايى، در آتش مى گدازند ، نظير آن ، كفى بر مى آيد. خداوند، حق و باطل را چنين مَثَل مى زند ؛ امّا كف، بيرون افتاده ، از ميان مى رود ؛ ولى آنچه به مردم سود مى رساند ، در زمين [ باقى ]مى مانَد . خداوند ، مَثَل ها را چنين مى زند ».

محك حق

زرگر با سنگ محك ، زرِ ناب را مى شناسد و كودك نوپا ، جواهرات بَدَلىِ چشم نواز را بر زر ناب ، ترجيح مى دهد. شناخت حق در ميان شبهات فراوان ، چندان آسان نيست و همواره ، نيازمند معيارى است تا حق ، رُخ بنمايد و باطل ، به كنارى برود .
اعتقاد حق، پاسخگوست و اعتقاد باطل ، سرگرم كننده . اخلاق حق ، سازنده و آينده ساز است و اخلاق باطل ، مسكّن و تخدير كننده است. كردار حق ، روش زندگى را مى آموزد و كردار باطل ، بنيان خانواده را بر هم مى زند. نماز اهل حق، از فحشا و منكر ، باز مى دارد و نماز اهل باطل ، با هر گونه ستم و فحشايى كنار مى آيد. يزيد ، اگر چه در برابر جريان حق ايستاد ؛ امّا براى بسيارى از سبُك مغزان زمان خود ، امير مؤمنان بود. بنا بر اين ، هر دو جريان حق و باطل، اعتقادات، اعمال و اخلاقى دارند و اگر معيارِ بازشناسى حق از باطل ، وجود نداشته باشد، دين ، آميزه اى از حق و باطل

1.سوره رعد ، آيه ۱۷ .


تفسير قرآن ناطق
446

( 73 )

۰.وَ الحَقُّ مَعَكُم وَ فيكُم وَ مِنْكُم وَ إلَيْكُم وَ أنْتُم أهْلُهُ وَ مَعْدِنَهُ ۱ وَ ميراثُ النُّبُّوَةِ عِنْدَكُمْ ...

۰.و حق ، با شما و در وجود شماست و از شما ، نشئت گرفته و به سوى شما ، باز مى گردد و شما ، اهل حق و معدن آن هستيد و ميراث پيامبرى ، نزد شماست ...

توضيح واژه ها

أهل : در اين جا به معناى : شايسته ، سزاوار ، مستحق ، داراى صلاحيت . ۲
مَعدِن : كان ، معدن ، منشأ . ۳
ميراث : ارث ، دارايى . ۴

شرح

در اين عبارت از زيارت ، پيوند حق و اهل بيت عليهم السلام ، مورد توجّه است . اين پيوند ، به گونه اى است كه هر سخنى در باره ماهيّت حق، مبدأ حق و مقصد نهايى حقانيّت ، در وجود اهل بيت عليهم السلام معنا پيدا مى كند.

ماهيت حق

حق ، در برابر باطل است و به هر چيزى كه واقعيّت و ثبات دارد ، حق گفته مى شود و هر آنچه تهىْ مايه و پوچ باشد ، باطل است . قرآن ، حق را مانند آب روان ، و باطل را

1.در برخى نسخه هاى خطّى كتاب من لا يحضره الفقيه و تهذيب الأحكام ، بعد از جمله «و معدنه» ، جمله «و مثواه و منتهاه» ، آمده است .

2.«فلان أهل لكذا أو يستأهل لكذا أي حقيق به» (مجمع البحرين ، ج ۵ ، ص ۳۱۴) .

3.«المَعدِن : مكان كلّ شى ء يكون فيه أصله و مبدؤه ... و معدن الذهب و الفضة سمى معدنا لأنبات اللّه فيه جوهرهما و إثباته إيّاه فى الأرض حتّى عَدَن أى ثبت فيها» (لسان العرب ، ج ۱۳ ، ص ۲۷۹) .

4.«الإيراث : الإبقاء للشى ء» (العين ، ج ۸ ، ص ۲۳۴) . «و الميراث : ما ورث» (لسان العرب ، ج ۲ ، ص ۲۰۰) . «الإرث ، الأمر القديم توارثه الآخر عن الأوّل» (القاموس المحيط ، ج ۱ ، ص ۱۶۱) .

  • نام منبع :
    تفسير قرآن ناطق
    المساعدون :
    غلامعلي، احمد
    المجلدات :
    1
    الناشر :
    دارالحدیث للطباعة و النشر
    مکان النشر :
    قم المقدسة
    تاریخ النشر :
    1429 ق/1387 ش
    الطبعة :
    الاولي
عدد المشاهدين : 133438
الصفحه من 684
طباعه  ارسل الي