61
تفسير قرآن ناطق

و انسان هاى كامل ، هماره از اين نعمت ، بهره مند هستند .

3 . وحى اعم

اين نوع وحى ، عبارت است از الهام غريزى ، يا ارتباطى كه جهان غيب به صورت غريزى با موجودات دارد ، چنان كه در مورد زنبور عسل در قرآن ، آمده :
«وَ أَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِى مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يَعْرِشُونَ .۱و پروردگار تو ، به زنبور عسل وحى كرد كه : از كوه ها و درختان و از داربست هايى كه مى سازند ، خانه هايى برگير» .
وحى در اين جا ، به معناى غريزه اى است كه در زنبور عسل ، نهاده شده است و زنبور ، مطابق همان غريزه خدادادى خود ، رفتار مى كند و چنين نيست كه فرشته اى با او سخن بگويد و پيام الهى را به زنبور ، منتقل نمايد .

نظر علّامه مجلسى در تبيين «مَهبِط الوَحْى»

نظر علّامه مجلسى رحمه الله آن است كه وحى حقيقى ، بر پيامبر نازل مى شود و فرود آمدن وحى ، ويژه پيامبران است و از آن جا كه اهل بيت عليهم السلام در خاندانى مى زيسته اند كه وحى در ميان آنان نازل مى شده ، به گونه مَجازى ، به آنها هم «مَهْبِط الوَحْى» مى گويند . در اين صورت ، در اين جا ، وحى به معناى اوّل ، يعنى انتقال پيام الهى به پيامبر صلى الله عليه و آله است . ۲

معناى «مَهبِط الوَحْى»

همان گونه كه گذشت ، وحى در قرآن ، اقسام گوناگونى دارد و چنانچه وحى را در «مَهْبِط الوحى ؛ جايگاه فرود وحى» ، به معناى الهام بدانيم ، در اين صورت ، امامان به

1.سوره نحل ، آيه ۶۸ .

2.بحار الأنوار ، ج ۱۰۲ ، ص ۱۳۴ .


تفسير قرآن ناطق
60

نياز جامعه ، بر شخص پيامبر . اين نوع وحى ، اختصاص به پيامبران دارد و هيچ كس در اين معنا با آنان ، شريك نيست . اين نوع از وحى ، با رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله منقطع شد :
«وَ مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَآىءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِىَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَآءُ إِنَّهُ عَلِىٌّ حَكِيمٌ .۱و هيچ آدمى را نرسد كه خداوند با او سخن گويد ، مگر به وحى يا از پسِ پرده ، يا فرستاده اى را بفرستد كه به فرمان او ، آنچه را بخواهد ، [ به وى ] وحى كند . همانا او والامرتبه و حكيم است» .

2 . وحى عام

ارتباطى كه جهان غيب به صورت الهام با افرادى ويژه دارد و غير از پيامبران را نيز در بر مى گيرد ، «وحى عام» ناميده مى شود . در اين وحى ، شريعت و احكام الهى ، ابلاغ نمى شود . نمونه اين نيكوسرشتان كه به ايشان وحى شده ، مادر موسى عليه السلام است :
«وَأَوْحَيْنَآ إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِى الْيَمِّ وَ لَا تَخَافِى وَ لَا تَحْزَنِى إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَيْكِ وَ جَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ .۲و به مادر موسى وحى كرديم كه : او را شير ده ، و چون بر او بيمناك شدى ، او را به دريا بيفكن و نترس و اندوه مدار ، كه او را به تو ، باز مى گردانيم و از فرستاده شدگان ، قرار مى دهيم » .
وحى به مادر موسى عليه السلام ، دستورى براى نگهدارى فرزند ، و نيز بشارتى در باره آينده موسى عليه السلام بود كه وى در زمره پيامبران خواهد بود و هيچ گونه سخنى از شريعت و آيين جديد نيست . وحى عام ـ كه همان الهام است ـ ، هرگز قطع نشده است و امامان

1.سوره شورا ، آيه ۵۱ .

2.سوره قصص ، آيه ۷ .

  • نام منبع :
    تفسير قرآن ناطق
    المساعدون :
    غلامعلي، احمد
    المجلدات :
    1
    الناشر :
    دارالحدیث للطباعة و النشر
    مکان النشر :
    قم المقدسة
    تاریخ النشر :
    1429 ق/1387 ش
    الطبعة :
    الاولي
عدد المشاهدين : 133723
الصفحه من 684
طباعه  ارسل الي