647
تفسير قرآن ناطق

در مكّه ، حلقه درسى تشكيل داد و شاگردانى بر گِرد او جمع شدند . روزى يكى از شاگردانش ، بيمار شد . فضيل ، وقتى بر بالين او آمد كه در حالِ مُردن بود . براى همين ، شروع به تلاوت سوره «يس» كرد كه شاگرد به او گفت : «استاد! نخوان» . چند لحظه اى گذشت و حال او بدتر شد . فضيل ، «لا إله الّا اللّه » را به او تلقين كرد تا تكرار كند ؛ امّا آن شاگرد ، سر باز زد و گفت : «از هر چه گفته ام ، پشيمان و بيزارم !» ، و با گفتن همين سخن جان سپرد .
فضيل ، اندوهگين شد و مدّتى از خانه خود ، بيرون نيامد تا اين كه در خواب ديد كه آن شاگرد را به سمت دوزخ مى برند . به او گفت : چرا نگذاشتى سوره «يس» را بخوانم ؟ چرا «لا إله الّا اللّه » را نگفتى ؟ چرا اين گونه مُردى ؟ !
پاسخ داد : من ، سه مشكل داشتم : سخن چين ، حسود و شرابخوار بودم . روزى بيمار شدم . طبيب ، برايم شرابْ تجويز كرد و من ، شرابخوار شدم . همين خصائص زشت ، سبب سلب ايمان از من شد و بى ايمان ، از دنيا رفتم .

3 . بهره مند شدن از رحمت ويژه الهى

راسخان در علم ، پس از اين كه از خداوند متعال مى خواهند كه دلشان را از بيمارى انحراف ، مصون بدارد ، با نام «وهّاب» ۱ (مبالغه در «واهب» ، يعنى بى مزدْ بسيارْ بخشنده) ، خدا را مخاطب مى سازند و از او مى خواهند كه آنان را از رحمت ويژه خود ، بهره مند سازد .
سومين درخواست زائران اهل بيت عليهم السلام ، تكرار همين دعاى راسخان در علم و بهره مند شدن از رحمت خاصّ الهى است .

1.ر . ك : دانش نامه عقايد اسلامى ، ج ۷ ، ص ۳۷۱ (فصل نود و يكم : «وهّاب» ) .


تفسير قرآن ناطق
646

شناخته مى شود ؟
امام فرمود :
مَن كانَ فِعلُهُ لِقَولِهِ مُوافِقا فَأَثبِتْ لَهُ الشَّهادَةَ ، وَ مَن لَم يَكُن فِعلُهُ لِقَولِهِ مُوافِقا فَإنَّما ذلِكَ مُستَودَعٌ .۱هر كس كردارش با گفتارش يكى باشد ، پس برايش گواهى بده [ كه اهل نجات است ] ، و هر كس كردارش با گفتارش سازگار نباشد ، ايمانش عاريتى است .
يكى ديگر از راه هاى ثبات دين ، همراهىِ هميشگى با معارف اهل بيت عليهم السلام ، يعنى همان راه مستقيم است . در روايتى از امير مؤمنان عليه السلام ، خطاب به كميل ، ايمان را به «ثابت» و «عاريتى» تقسيم كرده و فرموده است :
فَاحْذَر أن تَكُونَ مِنَ المُستَودِعينَ ، و إنّما يَستَحِقُّ أن يَكونَ مُستَقَرَّا إذا لَزِمْتَ الجادَّةَ الواضِحَةَ الَّتي لا تُخرِجُكَ إلى عِوَجٍ وَ لا تُزيلُكَ عَن مَنهَجٍ .۲پس بپرهيز از اين كه از عاريت گيرندگان باشى . [ براى ايمان ] ، آن سِزَد كه پايدار باشد [ تا به مددِ ايمان استوار ] ، راهى روشن در پيش گيرى كه تو را به كژى نكشانَد و تو را از راه به در نبرَد .
دعا نيز در پايدارى و ثبات دين ، تأثيرِ مهمّى دارد و حتّى ايمانِ عاريتى را به ايمان ثابت ، بر مى گردانَد . امام صادق عليه السلام ، فرموده است :
وَ مِنهُم مَنْ أُعِيرَ الْاءيمانَ عارِيَةً فَإذا هُوَ دَعَا وَ اَلَحَّ فِى الدُّعاءِ ماتَ عَلَى الْاءيمانِ .۳و برخى از مؤمنان هم ايمان عاريتى دارند . اينان ، اگر [ براى استوارى ايمان خود ] دعا كنند و در دعا ، پافشارى كنند ، با ايمان مى ميرند .

داستان ايمانِ عاريتى

فُضَيل بن عياض ۴ كه پس از تحوّلى روحى ، در زمره بزرگان عرفان قرار گرفت ،

1.. الكافى ، ج ۱ ، ص ۴۵ ، ح ۵.

2.. تحف العقول ، ص ۱۷۴.

3.. الكافى ، ج ۲ ، ص ۴۱۹ ، ح ۵ .

4.. فضيل بن عياض ، از راهزنان منطقه خراسان بوده كه شبى به قصدِ دزدى ، از ديوار خانه اى بالا مى رفت . صداى قرآن خواندن شخصى را شنيد كه مى خواند : «أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ ؛ آيا كسانى را كه ايمان آورده اند ، هنگام آن نرسيده است كه دل هاى ايشان ، از ياد خدا ، نرم و ترسان شود ؟» (سوره حديد ، آيه ۱۶) اين آيه ، در دل فضيل نشست و به خود آمد و گفت : «آرى ! وقت آن رسيده است ». توبه اى نيكو كرد و راه حق را يافت و در اواخر عمر ، در جوار خانه خدا سُكنا گزيد و شاگردانى را تربيت كرد .

  • نام منبع :
    تفسير قرآن ناطق
    المساعدون :
    غلامعلي، احمد
    المجلدات :
    1
    الناشر :
    دارالحدیث للطباعة و النشر
    مکان النشر :
    قم المقدسة
    تاریخ النشر :
    1429 ق/1387 ش
    الطبعة :
    الاولي
عدد المشاهدين : 134066
الصفحه من 684
طباعه  ارسل الي