335
حج و عمره در قرآن و حديث

۵۹۱.ابو يحيى زكرياى موصلى :از عبد صالح (امام كاظم عليه السلام ) پرسيدم : مردى كه در موقف ، وقوف كرده است و پيش از آن كه خدا را بخواند و دعايى كند ، خبر مرگ پدر يا بعضى از فرزندانش به او مى رسد و او مشغول به گريه و زارى شده ، از دعا باز مى ماند ، سپس كوچ مى كند . فرمود : چيزى بر عهده اش نيست ، بد كرده است ، از خداوند آمرزش بخواهد . ولى اگر براى خدا صبر كرده بود ، هنگام كوچ از موقف عرفات ، حسنات همه اهل موقف را هم با خود مى برد ، بى آن كه از حسنات آنان چيزى كاسته شود .

پاداش وقوف در عرفات

۵۹۲.انس بن مالك:پيامبر صلى الله عليه و آله در عرفات وقوف كرد. نزديك بود كه خورشيد غروب كند. فرمود: اى بلال! مردم را خاموش كن تا به سخنم گوش دهند. بلال برخاست و گفت: به سخن پيامبر خدا صلى الله عليه و آله گوش فرا دهيد. حضرت فرمود: اى مردم! جبرئيل هم اينك نزد من آمد و از پروردگارم به من سلام رساند و گفت: خداى متعال اهل عرفات و اهل مشعر را آمرزيد و بدهكارى هاى آنان را تضمين نمود ۱ . عمر برخاسته گفت: اى رسول خدا! آيا اين ويژه ماست؟ فرمود: اين براى شما و همه كسانى، است كه پس از شما تا قيامت مى آيند.

۵۹۳.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هيچ مسلمانى نيست كه غروب عرفه در موقف عرفات رو به قبله وقوف كند و صد بار بگويد: «معبودى جز خدا نيست، يكتا و بى شريك است، فرمانروايى و ستايش از آن اوست و او بر هر چيز تواناست»، سپس صدبار «قل هو اللّه احد» را بخواند، سپس صد بار بگويد: «خدايا آنگونه كه بر ابراهيم و آل ابراهيم درود فرستادى، بر محمّد صلوات فرست، همانا ستوده و شكوهمندى و بر ما نيز همراه آنان درود فرست». مگر آن كه خداى متعال فرمايد: فرشتگانم! پاداش اين بنده من چيست؟ مرا تسبيح گفت و تهليل كرد، تكبير گفت و بزرگ داشت، مرا شناخت و مرا ستود و بر پيامبر درود فرستاد. اى فرشتگان من! گواه باشيد كه من او را بخشودم و شفاعت او را درباره خودش پذيرفتم و اگر اين بنده ام از من بخواهد، شفاعت او را درباره همه اهل عرفات خواهم پذيرفت.

1.در متن حديث تبعات آمده است. تَبِعات، كلاً حقوق مردم است، چه مالى چه غير آن.


حج و عمره در قرآن و حديث
334

۵۹۱.أبو يَحيى زَكَرِيَّا المَوصِلِيّ :سَأَلتُ العَبدَ الصّالِحَ عليه السلام عَن رَجُلٍ وَقَفَ بِالمَوقِفِ ، فَأَتاهُ نَعيُ أبيهِ أو نَعيُ بَعضِ وُلدِهِ قَبلَ أن يَذكُرَ اللّهَ بِشَيءٍ أو يَدعُوَ ، فَاشتَغَلَ بِالجَزَعِ والبُكاءِ عَنِ الدُّعاءِ ، ثُمَّ أفاضَ ، فَقالَ : لا أرى عَلَيهِ شَيئًا ، وقَد أساءَ فَليَستَغفِرِ اللّهَ ، أما لَو صَبَرَ واحتَسَبَ لَأَفاضَ مِنَ المَوقِفِ بِحَسَناتِ أهلِ المَوقِفِ جَميعًا ، مِن غَيرِ أن يَنقُصَ مِن حَسَناتِهِم شَيءٌ ۱ .

ثَوابُ الوُقوفِ بِعَرَفاتٍ

۵۹۲.أنَسُ بنُ مالِك :وَقَفَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله بِعَرَفاتٍ ، وقَد كادَتِ الشَّمسُ أن تَؤوبَ ، فَقالَ : يا بِلالُ ، أنصِت لِيَ النّاسَ . فَقامَ بِلالٌ فَقالَ : أنصِتوا لِرَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، فَأَنصَتَ النّاسُ ، فَقالَ : مَعشَرَ النّاسِ ، أتاني جَبرائيلُ عليه السلام آنِفًا فَأَقرَأَني مِن رَبِّيَ السَّلامَ ، وقالَ : إنَّ اللّهَ عَزَّوجَلَّ غَفَرَ لِأَهلِ عَرَفاتٍ ، وأهلِ المَشعَرِ ، وضَمِنَ عَنهُمُ التَّبِعاتِ . فَقامَ عُمَرُ بنُ الخَطّابِ ، فَقالَ : يا رَسولَ اللّهِ ، هذا لَنا خاصَّةً ؟ قالَ : هذا لَكُم ، ولِمَن أتى مِن بَعدِكُم إلى يَومِ القِيامَةِ ۲ .

۵۹۳.رسول اللّه صلى الله عليه و آله :ما مِن مُسلِمٍ يَقِفُ عَشِيَّةَ عَرَفَةَ بِالمَوقِفِ فَيَستَقبِلُ القِبلَةَ بِوَجهِهِ ، ثُمَّ يَقولُ : لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَحدَهُ لا شَريكَ لَهُ ، لَهُ المُلكُ ولَهُ الحَمدُ ، وهُوَ عَلى كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ مِائَةَ مَرَّةٍ ، ثُمَّ يَقرَأُ : «قُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ» مِائَةَ مَرَّةٍ ، ثُمَّ يَقولُ :
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ كَما صَلَّيتَ عَلى إبراهيمَ وآلِ إبراهيمَ إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ ، وعَلَينَا مَعَهُم» مِائَةَ مَرَّةٍ ، إلاّ قالَ اللّهُ تَعالى : يا مَلائِكَتي ، ما جَزاءُ عَبدي هذا ؟ سَبَّحَني وهَلَّلَني ، وكَبَّرَني وعَظَّمَني ، وعَرَفَني ، وأثنى عَلَيَّ ، وصَلّى عَلى نَبِيّي . اِشهَدوا مَلائِكَتي أنّي قَد غَفَرتُ لَهُ ، وشَفَّعتُهُ في نَفسِهِ ، ولَو سَأَلَني عَبدي هذا لَشَفَّعتُهُ في أهلِ المَوقِفِ كُلِّهِم ۳ .

1.التهذيب : ۵ / ۱۸۴ / ۶۱۴ .

2.الترغيب والترهيب : ۲ / ۲۰۳ / ۷ ، الدرّ المنثور : ۱ / ۵۵۳ كلاهما نقلاً عن الزهد لابن المبارك ؛ ثواب الأعمال : ۷۱ / ۷ ، وراجع الحديث ۶۰۴ من باب ثواب الوقوف بالمزدلفة .

3.شُعب الإيمان : ۳ / ۴۶۳ / ۴۰۷۴ ، الترغيب والترهيب : ۲ / ۲۰۵ / ۱۵ عن جابر بن عبداللّه ، كنزالعمّال : ۵ / ۷۴ / ۱۲۱۱۰ عن الديلميّ عن جابر .

  • نام منبع :
    حج و عمره در قرآن و حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    دوم
    پیوند معرفی کتاب :
    http://www.hadith.net/post/49394
عدد المشاهدين : 240172
الصفحه من 655
طباعه  ارسل الي