۶۸۷.امام صادق عليه السلام :چون زمانى رسيد كه خدا مى خواست توبه آدم را بپذيرد، جبرئيل را نزد او فرستاد. جبرئيل گفت: سلام بر تو، اى آدم كه بر آزمون و گرفتارى خود صبر كردى و از خطاى خود توبه كردى. خداوند مرا به سوى تو فرستاده است، تا اعمال و عباداتى را كه خدا مى خواهد به سبب آن ها توبه تو را بپذيرد، به تو بياموزم. پس جبرئيل دست آدم را گرفت و او را به محلّ كعبه آورد. ابرى از آسمان فرود آمد و بر جاى كعبه سايه انداخت. جبرئيل گفت: با پايت آنجا را كه ابر، سايه افكنده علامت بگذار، كه آن قبله تو و آخرين فرد از فرزندان توست. آدم با پاى خود آن جا را كه ابر سايه افكنده بود، علامت گذاشت. سپس او را به منى برد و مسجد منى را نشانش داد، پس با پايش علامت گذاشت و نقشه مسجد الحرام را (كشيد و) امتداد داد، پس از آن كه جاى كعبه را علامت نهاد. سپس او را از منى به عرفات برد و او را بر مكان اعتراف (عرفات)، اقامت داد.
و گفت: چون خورشيد غروب كند، هفت بار به گناه خود اقرار كن و هفت بار از خدا بخواه كه بيامرزد و توبه بپذيرد. آدم چنان كرد و از اين رو آن جا به مُعَرّف نام نهاده شد، چون آن جا آدم به گناه خود اقرار كرد و براى فرزندان او سنّت شد كه به گناهانشان اعتراف كنند، آنگونه كه آدم اعتراف كرد و توبه بطلبند، آنگونه كه آدم طلبيد.
سپس جبرئيل به او فرمان داد تا از عرفات كوچ كرد و بر كوه هاى هفتگانه گذشت، به او دستور داد كه نزد هر كوه چهار بار تكبير بگويد و آدم چنان كرد، تا آن كه به مشعر رسيد. چون به مشعر رسيد، يك سوّم شب، گذشته بود. پس نماز مغرب و عشاء را آن شب و در آن جا در يك سوم شب با هم خواند. سپس او را دستور داد تا در وادى مشعر به رو درافتد. او هم به رو افتاد، تا آن كه سپيده دميد، به او دستور داد بر كوه، كوهِ مشعر، بالا رود و دستور داد چون خورشيد برآمد، هفت بار به گناهش اعتراف كند و هفت بار از خدا توبه و آمرزش بخواهد. و آدم چنان كرد، همانگونه كه جبرئيل او را فرمان داد و آن را دوبار اعتراف قرار داد تا در فرزندانش سنّت باشد. پس هر كه از آنان، عرفات را درك نكرد و مشعر را درك كرد، حج خود را (تا منى) كامل ساخته است. سپس از مشعر به منى كوچ كرد و نيمروز به منى رسيد. به او دستور داد در مسجد منى دو ركعت نماز بخواند. سپس دستور داد، براى خدا قربانى كند تا از او بپذيرد و بداند كه خداوند توبه او را پذيرفته است و قربانى كردن در فرزندان او سنّت باشد. آدم قربانى كرد و خدا از او پذيرفت، پس آتشى از آسمان فرستاد و قربانى آدم را پذيرفت.
جبرئيل به او گفت: اى آدم! خداوند به تو نيكى كرد، چرا كه مناسكى را كه به سبب آن ها توبه تو را مى پذيرد، به تو آموخت.