۹۰۳.ابراهيم بن ابى البلاد:امام رضا عليه السلام به من فرمود: هنگام سلام دادن بر پيامبر صلى الله عليه و آله چه مى گويى؟ گفتم: آنچه را كه مى شناسيم و براى ما روايت شده است. فرمود: آيا چيزى بهتر از آن به تو نياموزم؟ گفتم: چرا، فدايت شوم. آنگاه در حالى كه من كنارش نشسته بودم، با خط خويش چنين نوشت و بر من خواند:
«هرگاه كنار قبر آن حضرت ايستادى، بگو: «گواهى مى دهم كه جز خدا معبودى نيست، يكتا و بى شريك است و گواهى مى دهم كه تو محمد بن عبداللّه و فرستاده خدايى و شهادت مى دهم كه تو آخرينِ پيامبرانى. شهادت مى دهم كه تو رسالت پروردگارت را رساندى و براى امّت خويش خيرخواهى كردى و در راه پروردگارت جهاد نمودى و تا رسيدن يقين، او را پرستيدى و حقّى را كه بر تو بود، ادا كردى. خدايا بر محمّد، بنده و فرستاده و همراه و امين و برگزيده از خلقت، درود فرست؛ بهترين درودى را كه بر هر يك از پيامبران و فرستادگانت فرستاده اى. پروردگارا! بر محمد و خاندان او سلام فرست. آن گونه كه بر نوح در جهانيان سلام فرستادى و بر محمد و خاندان او منت گذار، آن سان كه بر موسى و هارون منّت نهادى و بر محمد و خاندان محمد بركت فرست، آنچنان كه بر ابراهيم و خاندان ابراهيم خجستگى بخشيدى، همانا تو ستوده و شكوهمندى. خدايا بر محمد و دودمانش صلوات فرست و بر محمد و خاندان محمد رحمت آور. خدايا! اى پروردگار كعبه و مسجد الحرام و پروردگار ركن و مقام و پروردگار شهر حرام و پروردگار حِلّ و حرم و پروردگار مشعر الحرام، از سوى من به روح پيامبرت، محمّد، سلام برسان».
۹۰۴.سيد بن طاووسـ در شرح زيارت پيامبر صلى الله عليه و آله براى كسى كه به تربت با شرافت آن حضرت برسد و اعمال مسجد والامرتبه او را انجام دهد ـ: پس چون وارد مدينه شدى، مستحب است كه براى ورود به آن و ورود به مسجد پيامبر و زيارت آن حضرت، غسل كرده باشى. سپس وارد مى شوى و به سمت در مسجد كه مى روى، مى گويى:
«خدايا! بر آستانه يكى از درهاى پيامبرت ايستاده ام ـ كه بر او و پيامبران درود باد ـ تو مردم را از اين كه بى اجازه پيامبر وارد خانه هاى پيامبر شوند، بازداشته اى و فرموده اى: «اى كسانى كه ايمان آورده ايد، وارد خانه هاى پيامبر نشويد، مگر آن كه به شما اجازه دهند». خدايا من به احترام پيامبرت در زمان غيبتش ، مثل زمان حضورش اعتقاد دارم و مى دانم كه فرستادگان و جانشينانت زنده اند و نزد تو روزى دارند. جايگاه مرا دراين وقت و زمان مى بينند و سخن مرا در اين زمان و مكان مى شنوند و سلامم را پاسخ مى دهند و تو گوش مرا از سخن آنان پوشانده اى و دريچه فهم مرا به روى مناجات لذت بخش با آنان گشوده اى. پروردگارا، اوّل از تو و سپس از فرستاده ات ـ كه درود تو بر او باد ـ اذن مى طلبم و از جانشين تو كه اطاعتش بر من لازم است، براى ورود به خانه اش در اين لحظه اجازه مى خواهم و از فرشتگانت كه بر اين حرم مبارك گماشته شده اند و مطيع و شنواى خدايند، اذن مى خواهم.
سلام و رحمت خدا و بركاتش بر شما، اى فرشتگان گماشته بر اين جايگاه مبارك. به اذن خدا و رسول خدا و اذن جانشينانش و اذن شما ـ كه درود خدا به همه شما باد ـ وارد اين خانه مى شوم و جوياى تقرّب به خدا و فرستاده اش محمد و دودمان پاك اويم. پس اى فرشتگان خدا، پشتيبان و ياور من باشيد، تا وارد اين خانه شوم و خدا را به گونه هاى مختلف، بخوانم و در پيشگاه خدا به بندگى و در آستان پيامبر به اطاعت، اقرار كنم».
سپس در حالى كه پاى راست را جلو مى گذارى وارد شده، مى گويى:
«به نام خدا و به يارى خدا و در راه خدا و بر آيين پيامبر خدا . خدايا مرا به درون شدى راست وارد كن و با برون شدى راست، بيرون آور و از پيش خودت برايم نيرويى ياور قرار بده» .
و صد بار تكبير مى گويى و چون وارد شدى، دو ركعت نماز تحيّت مسجد مى خوانى. آنگاه به سوى بقعه مى روى، چون به آن رسيدى، دست مى كشى و مى بوسى و مى گويى:
«سلام بر تو اى فرستاده خدا، سلام بر تو اى پيامبر خدا، سلام بر تو اى محمد بن عبداللّه ، سلام بر تو اى آخرين پيامبران. گواهى مى دهم، كه تو رسالت را رساندى، نماز را بر پا داشتى، زكات را ادا كردى، به نيكى فرمان دادى و از بدى بازداشتى و خدا را تا رسيدن يقين (و مرگ) پرستيدى. پس صلوات و رحمت خدا بر تو و خاندان پاك تو باد».
سپس كنار ستون جلويى كه در گوشه ضريح و سمت راست قبر است، رو به قبله بايست، در حالى كه شانه چپ به طرف قبر و شانه راست به سمت منبر باشد، كه اين مكان جايگاه سر مطهر رسول خدا صلى الله عليه و آله است و بگو:
«شهادت مى دهم، كه معبودى جز خدا نيست، يكتا و بى شريك است و گواهى مى دهم، كه محمّد صلى الله عليه و آله بنده و فرستاده اوست. گواهى مى دهم، كه تو فرستاده خدا و محمد بن عبداللّه هستى. شهادت مى دهم، كه رسالت هاى پروردگارت را رساندى و براى امّت خويش خيرخواهى كردى و در راه خدا جهادى شايسته نمودى، در حالى كه به طاعت او فرا مى خواندى و از نافرمانى اش باز مى داشتى و اينكه نسبت به مؤمنان پيوسته مهربان و بر كافران سخت گير بودى، تا آن كه يقين (مرگ) تو را آمد و خداوند تو را به والاترينِ جايگاهِ گرامى داشتگان رساند. خدا را سپاس كه به وسيله تو ما را از شرك و گمراهى نجات بخشيد. خدايا! درودهاى خود و درودهاى فرشتگان مقرّب و بندگان شايسته و پيامبرانِ فرستاده و آسمانيان و زمينيان را از همه تسبيح گويانت از اولين و آخرين، بر بنده و فرستاده و پيامبرت محمد قرار بده، آن كه امين و نجيب و محبوب و ويژه و برگزيده تو و انتخاب شده از ميان آفريدگان توست. خدايا او را به جايگاهى ستوده برانگيز كه اولين و آخرين بر آن رشك برند. خدايا به او برترين رتبه را ببخش و به بالاترين مرتبه و منزلت بالا ببر و به او وسيله و رتبه بالا و والا عطا كن، آن گونه كه خيرخواهانه پيام رساند و در راه تو جهاد كرد و در راه تو بر سختى، شكيب ورزيد و دين تو را روشن بيان كرد و حجّت هاى تو را بر پا داشت و به طاعت تو راه نمود و به رضاى تو راهنمايى كرد.
خدايا بر او و بر امامان نيك از نسل او و بر نيكان از خاندان او درود فرست، و به همه آنان سلامى فراوان برسان. خدايا، من جز آنان راهى به سوى تو نمى يابم و جز آنان، شفيعى كه شفاعتش پذيرفته باشد، نمى بينم. به وسيله آنان به رحمت تو تقرّب مى جويم و به ولايت آنان اميد بهشت تو را دارم و با بيزارى از دشمنانشان، آرزومند رهايى از عذاب توام. خدايا در دنيا و آخرت، مرا به خاطر آنان آبرومند و از مقرّبان قرار بده».
سپس به طرف قبر روى گردانده، مى گويى:
«از خدايى كه تو را برگزيد و هدايت كرد و سبب هدايت قرار داد، مى خواهم كه بر تو و بر دودمان پاك تو درود فرستد».
آنگاه دستت را به ديوار ضريح چسبانده، مى گويى:
«اى پيامبر خدا! پيش تو آمدم و نزد تو هجرت كردم، تا ادا كننده حقى باشم كه خدا بر من واجب ساخت كه نزد تو آيم. اگر در حال حيات، تو را درنيافتم، پس از وفاتت نزد تو آمده ام، كه مى دانم احترام تو همچون احترامت در حال حيات است. پس بدين خاطر، نزد خدا گواه من باش».
سپس دست خود را بر چهره ات بكش و بگو:
«خدايا! اين را بيعتى پسنديده نزد خويش و عهدى استوار نزد خود قرار بده، تا مرا زنده داشته اى بر آن زنده بدار و بر وفادارى به شرايط و حدود و حقوق و احكام و لوازم آن. و چون مرا ميراندى، بر همين پيمان بميران و چون برانگيختى، بر همين برانگيز».
آنگاه رو به چهره پيامبر مى ايستى. در حالى كه قبله را پشت سر و قبر را رو به روى خود قرار داده اى و مى گويى:
«سلام بر تو اى پيامبر و فرستاده خدا. سلام بر تو اى برگزيده خدا و انتخاب شده از ميان آفريده هاى او. سلام بر تو اى امانت دار و حجّت او. سلام بر تو اى واپسينِ پيامبران و سرور فرستادگان. سلام بر تو اى بشارت و بيم دهنده. سلام بر تو اى دعوتگر خدا به اذن او و اى چراغ فروزان. سلام بر تو و خاندانت؛ آنان كه خداوند، پليدى را از آنان زدود و پاكشان ساخت. اى پيامبر خدا ! شهادت مى دهم، كه تو حق آوردى و راست گفتى. خدا را سپاس كه مرا بر ايمان و پذيرش توفيق داد و با اطاعت تو و پيروى از راهت، بر من منّت نهاد و مرا از امّت تو و پذيرندگان دعوتت قرار داد و به شناخت تو و معرفت امامان از نسل تو رهنمون شد. به وسيله آنچه تو را خرسند سازد، به خدا تقرّب مى جويم و از آنچه خشم تو را برانگيزد بيزارى مى جويم. با دوستانت دوستى و با دشمنانت، دشمنى مى كنم.
اى پيامبر خدا! براى زيارت تو آمده و با علاقه آهنگ تو كرده ام، تو را وسيله در آستان خدا قرار مى دهم، كه تو صاحب وسيله و منزلت والا و شفاعت پذيرفته و دعوت مستجاب هستى. پس نزد خدا برايم شفيع باش، تا مرا ببخشايد و رحمت آورد و توفيق و مصونيت (از گناه) دهد. گناهان و عيبها فراگير شده، كمر احساس سنگينى مى كند و بار سنگين افزون شده است. به ما خبر داده اى و خبر تو راست است كه خداى متعال ـ كه سخنش حق است ـ فرمود: «و اگر آنان، وقتى كه برخويش ستم كردند، نزد تو مى آمدند و از خداوند آمرزش مى خواستند و پيامبر نيز براى آنان استغفار مى كرد، خدا را توبه پذير و مهربان خواهند مى يافتند». و اينك اى پيامبر: من آمده ام، از گناهانم آمرزش مى خواهم، از نافرمانيها و بديهايم توبه مى كنم و به وسيله تو روى به پروردگارم و پروردگارت آورده ام تا گناهانم را ببخشايد. پس اى شفيع امّت، شفيع من باش و اى پيامبر رحمت، پناهم ده. درود خدا بر تو و خاندان پاك تو».
و در حاجت خواستن زياد مى كوشى وسپس در همان جا كه هستى، رو به قبله مى كنى و قبر را در پشت خود مى گيرى و مى گويى:
«خدايا! كارم را در پناه تو نهادم و تكيه گاهم را قبر پيامبر و فرستاده تو قرار دادم و به سوى قبله اى كه پسنديده اى روى كردم. خدايا، خيرى را كه اميد دارم براى خودم مالك نيستم و آن بدى را كه گريزانم، نمى توانم از نفسم دور كنم. كارها همه به دست توست، تو را به حق محمّد و خاندانش و قبر پاك و خجسته و حرمش مى خوانم، كه بر پيامبر و خاندانش درود فرستى و گناهان گذشته ام را ببخشايى و در باقى مانده عمرم از نافرمانيها مصونم دارى و دلم را بر ايمان استوار بدارى، روزى مرا بيفزايى، نعمتها را بر من فراوان كنى، بيشترين بهره را از عافيت، نصيبم گردانى، خانواده و ثروت و فرزندانم را برايم نگهدارى و از گزند دشمنان نگهبانم باشى و عافيت در دنيا و فرجام نيك در آخرت برايم نيكو بدارى. خدايا! مرا بيامرز و پدر و مادرم و همه مردان و زنان مؤمن، زندگان و مردگانشان را بيامرز، همانا تو بر هر چيز توانايى».
و سوره «انا انزلناه» را يازده بار مى خوانى.
سپس به سمت جايگاه پيامبر صلى الله عليه و آله ـ كه بين قبر و منبر است ـ رفته، كنار ستونِ مُخلَّقه كه نزديك منبر است مى ايستى و آن را روبروى خود قرار مى دهى. آن گاه چهار ركعت نماز بخوان و اگر نتوانستى دو ركعت نماز زيارت بخوان و پس از سلام و تسبيحات ، بگو:
«خدايا! اينجا جايگاه پيامبرت و برگزيده ات از ميان آفريدگانت است. آن را بوستانى از بوستان هاى بهشت قرار داده اى و به وسيله پيامبرت، بر هر بقعه ديگر از زمين، شرافت و فضيلت بخشيده اى و حرمتش را بزرگ داشته، شكوهش را آشكار ساخته و بر بندگانت واجب كرده اى كه با نماز و دعا در آن، تبرّك جويند و بى آن كه من از خودم نيرو و توانايى داشته باشم با رحمت خود مرا در آن قرار داده اى. خدايا! همچنانكه دوست تو (ابراهيم) در فضيلت بر محبوب تو (محمّد) پيشى نمى گيرد، پس دعاى مرا در جايگاه محبوبت مستجاب كن. خدايا! در اين جايگاه پاك، از تو مى خواهم كه بر محمد و خاندان محمّد، درود فرستى و مرا از دوزخ پناه دهى و با بهشت بر من منّت نهى و بر موقعيت من رحمت آورى، لغزش مرا ببخشايى، عمل مرا پاك سازى، رزقم را بيفزايى، تندرستى و رشد مرا استمرار بخشى، نعمت را بر من فراوان كنى و خانواده و مال و فرزندانم را برايم نگهدارى و مرا از گزند هر تجاوز كار و ستمگر نسبت به من حفظ كنى و عمرم را در طاعت خويش، دراز كنى و به آنچه مايه رضاى تو از من است، توفيقم دهى و از آنچه موجب خشم تو بر من است، مصونم دارى.
خدايا، من به وسيله پيامبرت و خاندانش كه حجت هاى تو بر بندگانت و امينان تو در زمينت مى باشند، به سوى تو توسّل مى جويم و مى خواهم كه دعايم را اجابت كنى و در دين و دنيا مرا به آرزو و اميدم برسانى. اى سرور و مولايم! از تو خواستم، نا اميدم مكن. به فضل تو اميد بستم، محرومم مكن، من به رحمتت نيازمندم و جز نيكى و فضل تو چيزى ندارم. از تو مى خواهم كه مو و پوستم را بر آتش حرام كنى و از خير، آنچه مى دانم ونمى دانم به من بدهى و از من و پدر و مادرم و برادران و خواهرانم هر شرّى را كه مى دانم ونمى دانم برگردانى. خدايا! مرا، پدر و مادرم را و همه مردان و زنان با ايمان را بيامرز. تو بر هر چيز توانا و به هر چيز دانايى».