روايات، رو برتافته و آنها را به شكل اِرسال درآورده است . وى با به كارگيرىِ اين شيوه ، از بهره يابى كامل و اندازه ارزشِ كارَش كاهيده ؛ امّا در عِوَض ، با شناساندنِ منابعى كه از آنها استفاده نموده ، كاستى مزبور را در پَرتوِ چنين امتيازى كمرنگ ساخته است .
بخش در خورِ توجّهى از منابع ياد شده ـ كه بعضاً از آثار عامّه وبجز شيعه اماميّه اند ـ از شمار كتاب هاى پُر آوازه اى است كه در روزگار مؤلّف رَواجى داشته و انتسابِ آنها به نويسندگانشان بدون ترديد تلقّى مى گرديده است . در اين ميان ، نام منابع كهنى همچون كتاب گران بهاى المعراج تصنيف شيخ ابو جعفر صدوق نيز به چشم مى خورد كه نسخه اش امروزه وجود ندارد .
بخش ديگرى از آنها كه در اين جا اندكى به بررسى شان مى پردازم ، آثار نادر و ناشناخته و يا كتاب هايى است كه از روى نادُرستى به مؤلّف ديگرى منسوب شده اند و به گمانم مَنشأش دست نوشته هاى سَقيم و كم اعتبارِ آن آثار بوده كه در دسترسِ مؤلّف قرار داشته است :
الف . كتاب هاى ناشناخته
1 . بعض كتب المناقب ؛
گفتاوَردِ آن در كتاب هاى مناقبِ متداول ديده نشد .
2 . كتاب الديلمي ؛
ظاهراً مقصود ، يكى از آثار شيخ ابو محمّد حسن بن ابى الحسن محمّد ديلمى دانشمند شيعىِ سده هشتم هجرى بوده باشد . از وى ، كتاب هاى إرشاد القلوب ، أعلام الدين وغُرَر الأخبار برجاى مانده است ۱ .
3 . الكشكول ؛
احتمالاً همان اثر ارزنده الكشكول فيما جَرى على آل الرسول است كه به سال
1.نگر : الذريعة، ج ۱، ص ۵۱۷ و ج ۲، ص ۲۳۸ و ج ۱۶، ص ۳۶ ؛ كشف الحجب والأستار، ص ۵۳ و۳۹۲ .