مشتمل بر : 1. سرور 2. معناي سروري 3. اسباب سروري 4. آنچه مانع سروري مي‏شود

مشتمل بر : 1. زيور 2. آراسته بودن در برابر دشمنان 3. زيورهاي حرام 4. زيور درون 5. نيكوترين زيور 6. كساني كه كردار بدشان ‏در نظرشان نيك جلوه مي‏كند

مشتمل بر : 1. خدا زيباست، زيبايي را دوست دارد 2. چهره زيبا 3. خوبى را نزد خوبرويان... 4. رسيدگى به مو 5. زيبايي درون 6. آراستگى

مشتمل بر : 1. جلب آشتي دشمنان 2. سلاح مناسب در برابر دشمنان

جبران خوبي با خوبي تلافي كردن بدي با بدي تلافي ناشايست نكوهش انتقامگيري پاداش خوبي را با بدي دادن پاداش دادن بدي با خوبي از هر دست بدهي با همان دست مي‏گيري

كرامت بزرگوار شمه‏اي از اخلاق بزرگواران خصلتهايي كه از بزرگواران به دور است بر حذر داشتن از خشم كريمان تشويق به گراميداشت كريمان گراميداشتن ردّ احترام و گراميداشت كسي كه احترام او را ادب نكند گراميترين مردمان گرامى داشتن مردم گرامى...

عدالت و انصاف تشويق به رعايت انصاف با كسي كه انصاف ندارد دادخواهي از خود كساني كه داد خود نمي‏ستانند

شناخت فرد از طريق دوستان او، همانندي نفوس، گرايش انسان به همگنان خود، همنشين بد، افراد شايسته دوستي، افراد شايسته مصاحبت، پرهيز از همنشيني با بدان، كسانى كه شايسته دوستى و...، پرهيز از همنشيني با احمق، معرّفي دوستان و دشمنان، عوامل برهم زننده دوستي آنچه از شمار دوستان مي‏كاهد آنچه بر شمار دوستان مي‏افزايد 15. مرزهاي دوستي 16. پيش از آزمودن افراد نبايد به آنها اعتماد كرد 17. راه آزمودن دوست 18. بهترين ياران 19. حق همنشين 20. دوستان چند طبقه‏اند 21. دوستان انسان

وام، مهلت دادن به بدهكار تنگدست

نكوهش وام گرفتن، وام گرفتن در صورت نياز، ترغيب به ياد داشت كردن بدهكاريها نهي از تعلّل در پرداخت بدهي

بر آوردن نيازها،محبوبترين مردم نزد خدا سودمندترين ‏آنها براي ‏مردم ‏است گام برداشتن براي رفع حاجت ‏مؤمن، روا ساختن حاجت مؤمن، روا ساختن حاجت مؤمن برتر از حج است، كسي كه از برآوردن نياز برادرخود امتناع كند كسي‏كه خود را از دسترس ‏مؤمن نيازمند دور نگه دارد، كسي كه برادر مؤمن خود را بپوشاند، شتاب در برآوردن نيازها، آداب حاجت خواهي، حاجت خواهي از نوكيسه، نيازمند شدن به بدان