الگو - صفحه 25

۱۹.تفسير فراتـ به نقل از سفيان ـ :امام صادق عليه السلام به من فرمود : «اى سفيان! مراقب باش كه مذاهب [ و عقايد گوناگون ] ، تو را به اين سو و آن سو نبرند . راه راست را در پيش بگير و از هدايت ، پيروى كن» .
گفتم : اى فرزند پيامبر خدا! پيروى از هدايت ، [به] چيست؟
فرمود : «[ به پيروى از ] كتاب خدا و ملازمت با اين مرد. اى سفيان! آيا نمى دانى كه اين مرد ، كيست؟» .
گفتم : نه ، به خدا ، نمى دانم او كيست!
به من فرمود : «به خدا سوگند كه تو دنيا را بر آخرت برگزيدى ، و هر كس دنيا را بر آخرت برگزيند ، خداوند در روز قيامت ، او را نابينا محشور مى كند» .
گفتم : اى فرزند پيامبر خدا! مرا از نام اين مرد ، آگاه فرما . باشد كه خداوند به واسطه او مرا سود برساند!
فرمود : «به خدا سوگند ، او امير مؤمنان على عليه السلام است. هر كس از او پيروى كرد ، به او چيزى عطا شد كه به هيچ كس داده نشد ، و هر كس از او پيروى نكرد ، زيان فراوان نمود . به خدا سوگند كه آن مرد ، جدّ ما ، على بن ابى طالب عليه السلام است .
اى سفيان! اگر دستگيره استوار مى خواهى ، به على چنگ بزن ، كه ـ به خدا سوگند ـ او تو را نجات مى بخشد.
اى سفيان! از دلخواه خود ، پيروى مكن كه از راه راست ، منحرف مى شوى» .

1 / 6

اهل بيت عليهم السّلام

۲۰.صحيح مسلمـ به نقل از زيد بن ارقم ـ :روزى ، پيامبر خدا در آبگاهى به نام «خُم» در راه ميان مكّه و مدينه ، براى ما به خطبه ايستاد و خداوند را حمد و ثنا گفت و پند و اندرز داد و آن گاه فرمود : «و اينك ـ اى مردم ـ بدانيد كه من هم يك بشرم و زودا كه پيكِ [ مرگ ، از سوى ] پروردگارم بيايد و دعوتش را اجابت كنم . من در ميان شما دو چيز گران بها ۱ بر جاى مى گذارم : نخستينِ آن دو ، كتاب خداست كه در آن ، هدايت و نور است . پس كتاب خدا را بگيريد و بدان چنگ زنيد» .
پيامبر صلى الله عليه و آله به كتاب خدا ترغيب و تشويق نمود و سپس فرمود : «و [ دوم ، ]اهل بيتِ من . خدا را در باره اهل بيتم به شما يادآورى مى كنم . خدا را در باره اهل بيتم به شما يادآورى مى كنم . خدا را در باره اهل بيتم به شما يادآورى مى كنم» .

1.ابن اثير در باره ناميده شدن كتاب خدا و عترت به «ثقلين» ، گفته است : دليلش اين است كه گرفتن آن دو و عمل به آنها سنگين است و به هر چيز خطير و ارزشمند ، «ثَقَل» گفته مى شود . پس پيامبر صلى الله عليه و آله آن دو را براى بزرگداشت منزلت آنها و سترگ و عالى داشتن جايگاهشان ، ثقلين ناميده است (النهاية : ج ۱ ص ۲۱۶) .

صفحه از 83