ایمان - صفحه 200

همچنين استدلال به اجماع براى اثبات اين كه مؤمن استحقاق پاداش دائم دارد ، با عنايت به اختلافى بودن مسئله ، بويژه اين كه بيشتر متكلّمان ، مخالف اين نظريه اند ، صحيح نيست ؛ امّا آنچه براى اثبات بطلان «حبط» از نظر عقلى بدان استناد شده ، صحيح نيست و مشروح بحث در اين باره ، در مَدخل «عمل» از اين دانش نامه خواهد آمد ، إن شاء اللّه !

نظريه سوم . تفاوت ايمانِ مستند به علم قطعى و ايمانِ مستند به ظنّ قوى

علّامه مجلسى ، پس از طرح مباحث كلامى مربوط به اين نظريه ، در بحار الأنوار مى گويد :
اگر در ايمان ، به گمان [حاصل از تقليد و غير آن] بسنده شود ، ترديدى نيست كه تبديل ايمان به كفر ، شدنى خواهد بود ؛ امّا اگر در ايمان ، علم يقينى شرط باشد ، تبديل آن به كفر ، مشكل است ... . آرى ! اگر يقين در ايمان شرط باشد و آن هم ، به عقيده قطعى تغييرناپذير منطبق با واقع تفسير گردد ، از بين رفتنى نخواهد بود . [اگر از بين رفت ،] پس از زوال چنين ايمانى ، معلوم مى شود كه آن شخص ، در واقع ، مؤمن نبوده است ؛ امّا اعتبار اين سخن ، جاى حرف دارد . ۱
ايشان ، نظر خود را در مرآة العقول با توضيح بيشترى بيان كرده ، مى گويد :
حقيقت ، اين است كه ايمان ، هر گاه به حدّ يقين برسد ، زايل شدنى نخواهد بود ؛ امّا رسيدن آن به حدّ يقين ، بسيار اندك است . تكليف كردن عموم مردم ، به رساندن ايمان به يقين نيز حرجى است ؛ بلكه ظاهر ، اين است كه در ايمان بيشتر مردم ، گمان قوى اى كه جان آدمى به آن آرامش پيدا كند ، كافى است ، و البتّه از بين رفتن چنين ايمانى ، ممكن است .
ايمان ـ همان گونه كه دانستى ـ مراتب بسيار دارد كه از ميان رفتن برخى از آن

1.بحار الأنوار : ج ۶۹ ص ۲۱۸ .

صفحه از 436