انس - صفحه 3

اُنس ، در قرآن و حديث

در قرآن ، كلمه «اُنس» به كار نرفته است ؛ ليكن از مشتقّات آن استفاده شده است ، مانند : «آنَستُم» در آيه : «فَإِنْ ءَانَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُواْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ؛۱اگر آنان را رشيد يافتيد، اموالشان را به خودشان بسپاريد» كه به معناى محسوس شدن و معلوم گرديدن است و مقصود ، اين است كه هنگامى كه آثار رشد فكرى در ايتام برايتان محسوس و نمايان گرديد ، اموالشان را در اختيارشان قرار دهيد . و «تستأنسوا» در آيه : «لَا تَدْخُلُواْ بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُواْ»۲ كه به معناى انجام دادن كارى كه موجب اُنس و آشنايى است ، استعمال شده است و مقصود ، آن است كه سرزده وارد خانه ديگران نشويد .
امّا در احاديث اسلامى ، كلمه «اُنس» و مشتقّات آن ، فراوان به كار رفته و ره نمودهاى بسيار ارزنده و آموزنده اى در مورد آنچه شايسته اُنس و دل بستگى است و آنچه شايسته دل بستگى نيست ، ارائه شده است ؛ امّا پيش از ملاحظه متن اين ره نمودها ، توجّه به اين نكات ، نيكوست :

1 . نياز انسان به اُنس

نخستين نكته قابل تأمّل ، اين است كه نياز نداشتن به اُنس و اَنيس ، ويژه خداوند متعال است ، چنان كه از امام صادق عليه السلام روايت شده است :
سُبحانَ مَن لا يَستَأنِسُ بِشَى ءٍ أبقاهُ ، وَ لا يَستَوحِشُ مِن شَى ءٍ أفناهُ .۳
منزّه است خدايى كه با چيزى كه ايجادش كرده است ، اُنس نمى گيرد و از [ فقدان ]چيزى كه نابودش مى سازد ، احساس وحشت [و تنهايى] نمى كند !
انسان ، از ريشه «اُنس» است و در زندگى ، نيازمند اُنس با ديگران است و به

1.نساء : آيه ۶ .

2.نور : آيه ۲۷ .

3.الدعوات : ص ۲۴۰ ح ۶۷۲ ، بحار الأنوار : ج ۸۲ ص ۱۷۲ ح ۶ .

صفحه از 63