آرزو - صفحه 41

۴۲.امام زين العابدين عليه السلام :بار خدايا! ... تو ولى نعمت منى، تو منتهاىِ آرزوهاى منى، و تو اميد نهايى من ، در بازگشتگاه و سراى آخرت هستى.

۴۳.امام زين العابدين عليه السلام :بار خدايا ! اى كسى كه وصفِ وصف كنندگان از عهده وصفش بر نمى آيد، و اى كسى كه اميدِ اميدواران ، از او فراتر نمى رود [و همه اميدها به او مى انجامد]!

2 / 6

بالاتر از آرزوها

۴۴.پيامبر خدا صلى الله عليه و آلهـ در بيان مقام والاى فاطمه عليهاالسلام در روز قيامت ـ :سوگند به آن كه جانم در دست اوست، او بانويى است كه در صحنه قيامت ، سوار بر ناقه اى كه سرِ آن از خشيتِ الهى است ... عبور مى كند، و خداوند عز و جل به او وحى مى فرمايد كه: «اى فاطمه! از من بخواه تا به تو عطا كنم و آرزو كن تا خشنودت گردانم» و فاطمه عليهاالسلاممى گويد: معبود من! تو خود، آرزو و بالاتر از آرزوهايى .

2 / 7

بهترين آرزو

۴۵.امام على عليه السلام :خدايا! تو سزاوار ستايشِ زيبا و شمارشِ نعمت هاى بى پايانى. اگر آرزو شوى ، بهترين آرزو شده اى و اگر به تو اميد بسته شود ، بهترين كسى هستى كه بدو اميد بسته مى شود.
خدايا! تو به من توانِ بيان دادى و من با آن، غير از تو را نمى ستايم و كسى جز تو را ثنا نمى گويم و آن را متوجّه كان هاى ناكامى و محروميت و جايگاه هاى شك و بى اعتمادى (مخلوقات) نمى سازم . تو زبانم را از ستودن آدميان و ثناگويى بر آنان ، كه خود ، دستْ پرورده و آفريده اند ، باز داشتى. خدايا! براى هر ثناگويى، بر آن كه ثنايش گويد، پاداشى و دِهِشى است و من به تو اميد بسته ام، كه راه نما بر اندوخته هاى رحمت و گنج هاى آمرزشى.
خدايا! در پيشگاه تو كسى ايستاده است كه تنها تو را يگانه مى داند ـ كه يكتايى ، ويژه توست ـ ، و غير از تو را سزامند اين مدح و ستايش ها نمى داند. مرا به تو ، چنان نيازى است كه تنها فضل تو آن را مى تواند جبران كند و تنها بخشش تو مى تواند آن را بزدايد . پس، اينك كه در پيشگاه تو ايستاده ايم، خشنودى ات را به ما ارزانى فرما و ما را از دست دراز كردن به سوى غير خودت ، بى نياز گردان، كه بى گمان ، تو بر هر كارى توانايى.

صفحه از 150