آزمايش الهى - صفحه 75

حديث

۳۰.امام رضا عليه السلامـ در ردّ نسبت دادن گناه به داوود عليه السلام ـ :داوود پنداشت كه خداوندت مخلوقى داناتر از او نيافريده است . از اين رو، خداوندت دو فرشته به سوى او فرستاد و آن دو از ديوار خانه يا محراب او بالا رفتند و گفتند : «ما دو مدّعى هستيم كه يكى از ما بر ديگرى تجاوز كرده است . پس ، ميان ما به حق داورى كن و از حق دور مشو و ما را به راه راست، راهبر باش . اين، برادر من است . او را نود و نُه ميش است و مرا يك ميش و مى گويد : آن را به من وا گذار ، و در سخنورى، بر من غالب آمده است» .
داوود عليه السلام در قضاوت عليه كسى كه بر ضد او ادعا شده بود (مدّعى عليه)، شتاب كرد و گفت : «قطعا او در مطالبه ميش تو [اضافه] بر ميش هاى خويش، بر تو ستم كرده است» و از ادّعا كننده ، دليل و گواه بر ادّعايش نخواست ، و به مدّعى عليه نيز رو نكرد و نگفت : تو چه مى گويى ؟ اين خطاى او در شيوه قضاوتش بود ، نه آنچه شما فكر كرده ايد .
آيا نمى شنوى سخن خداىت را كه مى فرمايد : «اى داوود ! ما تو را در زمين، جانشين قرار داديم . پس ميان مردم به حق ، داورى كن و از هوس، پيروى مكن كه تو را از راه خدا به در مى كند» ؟ !

1 / 15

آزمايش سليمان عليه السلام

قرآن

«وما سليمان را آزموديم و بر تخت او جسدى بيفكنديم ، سپس به توبه باز آمد» .

«و آنچه را كه شيطان ها در سلطنت سليمان خوانده [و درس گرفته] بودند ، پيروى كردند ، و سليمان كفر نورزيد؛ ليكن آن شيطان ها به كفر گراييدند كه به مردم سحر مى آموختند ، و [نيز از] آنچه بر آن دو فرشته ، هاروت و ماروت ، در بابل فرو فرستاده شده بود [، پيروى كردند] ، با اين كه آن دو [فرشته ]هيچ كس را تعليم [سحر] نمى كردند، مگر آن كه [قبلاً به او] مى گفتند : «ما [وسيله ]آزمايشى [براى شما] هستيم . پس ، زنهار كافر نشوى !»؛ ولى آنها از آن دو [فرشته] چيزهايى مى آموختند كه به وسيله آن ميان مرد و همسرش جدايى بيفكنند . هر چند بدون فرمان خدا نمى توانستند به وسيله آن به كسى زيان برسانند . و [خلاصه] چيزى مى آموختند كه برايشان زيان داشت و سودى بديشان نمى رساند ! و قطعا [يهوديان] در يافته بودند كه هر كس خريدار اين [متاع ]باشد، در آخرت، بهره اى ندارد . وه كه چه بد بود آنچه به جان خريدند ، اگر مى دانستند!» .

صفحه از 123