بدعت - صفحه 2

درآمد

بدعت ، در لغت

واژه «بدعت» ، مصدر است از ريشه «بدع» ، به معناى نوآورى و پديد آوردن چيزى بدون آن كه از پيش ، وجود داشته باشد و آفرينش يابد و يا يادكردى از آن شده باشد و يا شناختى نسبت به آن ، حاصل شده باشد . خليل بن احمد فراهيدى مى گويد :
البَدعُ : إحداثُ شَى ءٍ لَم يَكُن لَهُ مِن قَبلُ خَلقٌ وَ لا ذِكرٌ وَ لا مَعرِفَةٌ .۱
بدع ، پديد آوردن چيزى است كه پيش تر وجود نداشته و نامى از آن نبوده و شناخته نبوده است .
و ابن فارس ، در تبيين ريشه لغوى بدعت ، آورده :
الباءُ وَ الدّالُ وَ العَينُ أصلانِ : أحَدُهُما : اِبتِداءُ الشَّى ءِ وَ صُنعُهُ لا عَن مِثالٍ ، وَ الآخَرُ الاِنقِطاعُ وَ الكَلالُ .۲
با و دال و عين (بدع) ، داراى دو اصل است : يكى ، شروع به چيزى و ساختن آن ، بدون داشتن نمونه است ؛ و دوم ، انقطاع و سستى است .
بنا بر اين ، مادّه «بدع» ، از لحاظ لغوى ، به هر نوآورى اى اطلاق مى گردد ، همين طور است واژه «بدعت» ، ۳ خواه مربوط به مسائل دينى باشد و خواه غير دينى .

1.. ترتيب كتاب العين : ص ۷۲ مادّه «بدع» .

2.. معجم مقاييس اللغة : ج ۱ ص ۲۰۹ مادّه «بدع» .

3.. لسان العرب : ج ۸ ص ۶ مادّه «بدع» .

صفحه از 85