بدعت 2 - صفحه 41

خوب ، به شمار آورده اند .
در اين صورت ، قول حسن نيز قابل احتجاج نيست ؛ ليكن به نظر مى رسد كه هيچ يك از اين دو نظر ، صحيح نيست .

نظريه نهايى

در «درآمد» اين باب ، گذشت كه بدعت ، قابل تقسيم به خوب و بد نيست ، هر چند مُحدَثات (امور نو و كارهاى جديد) را مى توانيم به خوب و بد ، تقسيم كنيم . در مسئله تأسيس سنّت هاى خوب نيز ، نوآورى ما يا بايد از مصداق هاى قانون جامع و كلّى پذيرفته دين باشد (مانند : ابداع كمك ها و يارى هاى جديد اجتماعى و فردى ، همچون بيمه و بازنشستگى) ، و يا آن را به نام دين و بخشى از آن ، انجام ندهيم . بر اين اساس ، اگر معتقدان به جواز اذان سوم ، آن را افزوده اى لازم بر دين بدانند ، گويى كه دين ، ناقص بوده و كثرتِ جمعيت را پيش بينى ننموده است ، كه در اين صورت ، بدعت و دين سازى تلقّى مى شود و به طور مسلّم ، حرام است ؛ امّا اگر بپذيرند كه آن ، جزو دين و عبادت بزرگِ نماز جمعه نيست و هر زمان و در هر مكانى مى توان آن را كنار نهاد و وسيله اعلام و اعلان ديگرى را جاى گزين آن كرد ، ديگر نمى توان آن را بدعت دانست . هر چند با توجّه به وسايل امروزى ، مانند : راديو ، بلندگو ، ساعت ها و تلفن هاى هشدار دهنده ، استفاده ابزارى از اذان ـ كه شعارى مقدّس و آسمانى است ـ ، نادرست مى نمايد ؛ زيرا ما را به بدعت و دخالت در امور توقيفى ، متّهم مى كند و حديث موجود از صادق آل محمّد عليهم السلام ، به احتمال فراوان ، قابل تطبيق بر آن است . ۱

1.. گفتنى است اين بيان توسط فاضل ارجمند جناب آقاى عبد الهادى مسعودى تهيّه شده است .

صفحه از 72