بدا - صفحه 115

فصل نهم : استدلال هايى در باره بَدا

۱۱۷.امام عسكرى عليه السلام :گروهى از يهود، نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمدند و گفتند: اى محمّد! تو چهارده سال به سوى اين قبله، بيت المقدس، نماز گزاردى و اكنون آن را ترك نموده اى. آيا چيزى كه بر آن بودى، حق بود، و اكنون تو آن را ترك نموده اى و به سوى باطل شده اى، در حالى كه باطل ، با حقّ، ناسازگار است؟ يا چيزى كه بر آن بودى، باطل بوده و تو در اين مدّت بر آن بوده اى؟ پس چگونه مطمئن باشيم كه تو اكنون نيز بر باطل نيستى؟
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «نه، آن، حق بود و اين [هم] حق است. خداوند مى فرمايد: «بگو: مشرق و مغرب، از آنِ خداست. هر كه را بخواهد، به راه راست هدايت مى كند» . اى بندگان! هر گاه صلاح شما را در رو گرداندن به مشرق بداند، به آن فرمانتان مى دهد و هر گاه صلاح شما را در رو گرداندن به مغرب بداند، به آن فرمانتان مى دهد و اگر صلاح شما را در غير آن دو بداند، به همان فرمانتان مى دهد. پس، تدبير خداى متعال را درباره بندگانش و خواست او را در مصالح خودتان، انكار نكنيد».
سپس پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «شما روز شنبه ، كار را رها كرديد و پس از آن، در روزهاى ديگر كار كرديد. سپس [كار نكردن] روز شنبه را رها كرديد و پس از آن، [شنبه ها را ]كار كرديد. آيا حق را رها كرديد و به سوى باطل شديد، يا باطل را رها كرديد و به سوى حق شديد؟ يا اين كه باطل را رها كرديد و به سوى باطل شديد، يا حق را رها كرديد و به سوى حق شديد؟ هر چه خواستيد، بگوييد كه آن، همان سخن محمّد و پاسخ او به شماست».
گفتند: بلكه رها كردن كار در روز شنبه حق است و كار كردن پس از آن نيز حق است.
آن گاه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «و همچنين است قبله بيت المقدّس كه در وقت خودش، حق است و سپس قبله كعبه كه در وقت خودش، حق است».
به پيامبر گفتند: اى محمّد! آيا براى پروردگارت در باره آنچه كه به گفته تو، بدان فرمانت داده بود ، يعنى نماز گزاردن به سوى بيت المقدّس، بَدا حاصل شد كه تو را به سوى كعبه منتقل نمود؟
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «در اين باره براى او بَدا حاصل نشد؛ زيرا او به عواقب، آگاه و به مصالح، تواناست. او اشتباه نمى كند كه بخواهد آن را جبران نمايد و نظر جديدى بر خلاف نظر گذشته اش نمى دهد ـ كه او برتر از آن است ـ و نيز مانعى كه او را از مرادش باز دارد، براى او وجود ندارد. بَدا حاصل نمى شود، جز براى كسى كه اين صفت ها را داشته باشد و خداوند عز و جل بسى والاتر از آن است كه اين صفات را داشته باشد».
سپس پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به آنان فرمود: «اى يهود! مرا در باره خدا خبردار كنيد كه آيا چنين نيست كه بيمار مى كند و سپس تن درست مى سازد، و سالم مى گرداند و سپس بيمار مى نمايد. آيا در اين باره براى او بَدا حاصل مى شود؟ آيا او زنده نمى كند و نمى ميراند؟ [آيا شب را در پى روز و سپس روز را در پى شب نمى آورد؟ ]آيا درباره هر يك از اينها، براى او بَدا حاصل مى شود؟». گفتند: نه. فرمود: «پس، همين گونه خداوند، پيامبرش محمّد را به نماز گزاردن به سوى كعبه، متعبّد (ملزم) نمود، پس از آن كه او را به نماز گزاردن به سوى بيت المقدّس ملزم نموده بود، در حالى كه درباره اوّلى براى او بَدا حاصل نشد».
سپس فرمود: «آيا خداوند، زمستان را در پى تابستان و تابستان را در پى زمستان نمى آورد؟ آيا درباره هر يك از اينها براى او بَدا حاصل مى شود؟».
گفتند: نه.
فرمود: «پس همين طور، در باره قبله نيز براى او بَدا حاصل نشد».
سپس پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «آيا چنين نيست كه شما را در زمستان ملزم نمود كه با لباس هاى ضخيم، خودتان را از سرما و در تابستان از گرما نگه بداريد؟ آيا در تابستان براى او بَدا حاصل شد تا شما را به خلاف آنچه در زمستان فرمان داده بود، فرمان دهد؟».
گفتند: نه. آن گاه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «پس همانند اين، خداوند در زمانى، شما را به خاطر مصلحتى، به چيزى ملزم مى كند و سپس در زمانى ديگر، شما را به خاطر مصلحتى ديگر به چيز ديگرى ملزم مى سازد. پس هر گاه در [اين] دو حالت، او را فرمان برديد، سزاوار پاداشش هستيد، و خداى متعال [اين آيه را ]نازل فرمود: «و مشرق و مغرب، از آنِ خداست. پس به هر سو رو كنيد، آن جا روى خداست» ، يعنى هر گاه طبق فرمان او [به سويى ]رو كنيد، پس همان جا، رويى است كه شما خداوند را از آن، قصد مى كنيد و آرزوى پاداشش را داريد».

صفحه از 126