بدا - صفحه 53

فصل چهارم : احاديثى كه ظاهر آنها عدم امكان بدا در قضاى محتوم است

۳۸.امام باقر عليه السلام :همانا نزد خدا نوشته هايى است كه هر كدام از آنها را بخواهد، مقدّم مى دارد و هر كدام را بخواهد، به تأخير مى اندازد . پس هر گاه شب قدر فرا رسد ، خداوند در آن ، هر چيزى را كه تا شب قدر ديگر رخ مى دهد ، فرو مى فرستد . اين، معناى گفته خداست كه : «و هر كس اَجَلش فرا رسد ، هرگز خدا [آن را] به تأخير نمى افكند» ؛ يعنى زمانى كه آن [اجل] را فرو فرستد و نويسندگانِ آسمان ها آن را بنگارند، اين جاست كه آن را به تأخير نمى اندازد .

۳۹.الكافىـ به نقل از اسحاق بن عمّار ـ :از امام صادق عليه السلام ـ در حالى كه مردمى از او مى پرسيدند و مى گفتند : آيا روزى، در شب نيمه شعبان تقسيم مى گردد ؟ ـ شنيدم كه مى فرمود: «نه، به خدا. نه ، اين نيست، مگر در شب نوزدهم و بيست و يكم ، و بيست و سوم ماه رمضان ؛ زيرا در شب نوزدهم دو جمع به هم مى رسند ، در شب بيست و يكم، هر كارى به نحو استوار فيصله مى يابد ، و در شب بيست و سوم، آنچه خداوند عز و جلاز آن [كارها ]اراده كرده، امضا مى شود و اين، شب قدر است كه خداوند عز و جل فرموده: «از هزار ماه، بهتر است» » .
گفتم : معناى عبارت : «دو جمع به هم مى رسند»، چيست؟
فرمود : «خداوند در آن شب، آنچه را كه تقديم و تأخير و اراده و حكم آن را اراده نموده ، جمع مى كند» .
گفتم : پس معناى اين سخن كه: در شب بيست و سوم، آن را امضا مى كند، چيست؟
فرمود : «او در شب بيست و يكم، آن را فيصله مى دهد، در حالى كه براى او در آن، بَدا هست . پس، وقتى شب بيست و سوم شد ، آن را امضا مى كند . آن گاه جزو قضاى حتمى مى گردد كه ديگر خداوند ـ تبارك و تعالى ـ در آن، بَدايى ندارد» .

صفحه از 126