بلاغت (رسايى و شيوايى گفتار) - صفحه 6

إنّا لَأُمَراءُ الكَلامِ ، وَ فينا تَنَشَّبَت عُروقُهُ ، وَ عَلَينا تَهَدَّلَت غُصونُهُ .۱
ما اميران سخنيم . رگ و ريشه هاى سخن ، در ميان ما دويده و شاخه هاى آن بر ما آويخته است .

2 . نكوهش فصاحت و بلاغت

دسته دوم از احاديث فَصاحت و بَلاغت، احاديثى هستند كه فصاحت و بلاغت را به شدّت مذمّت مى كنند و فقد اين صفت را ستايش مى نمايند ، مانند آنچه از پيامبر صلى الله عليه و آله گزارش شده كه مى فرمايد :
إنَّ اللّهَ عز و جل يُبغِضُ البَليغَ مِنَ الرِّجالِ ، الَّذى يَتَخَلَّلُ بِلِسانِهِ تَخَلُّلَ الباقِرَةِ بِلِسانِها .۲
خداوند عز و جل از مرد سخنورى كه زبانش را مانند گاو به هر طرف مى چرخاند [و هر رطب و يابسى را به دهان مى آورد]، نفرت دارد .
و يا خطاب به عبد اللّه بن رواحه مى فرمايد :
كُفَّ عَنِ السَّجعِ ؛ فَما اُعطِىَ عَبدٌ شَيئا شَرّا مِن طَلاقَةٍ فى لِسانِهِ .۳
از سجع گويى خوددارى كن ؛۴زيرا به هيچ بنده اى چيزى بدتر از زبان آورى [و افسار گسيختگى در زبان]، داده نشده است .
و يا در ستايش از ناتوانى در سخن گفتن ، نقل شده كه فرمود :
الحَياءُ وَ العِىُّ شُعبَـتانِ مِنَ الإِيمانِ ، وَ البَذاءُ وَ البَيانُ شُعبَـتانِ مِنَ النِّفاقِ .۵

1.ر . ك : ص ۵۷۸ ح ۹۳ .

2.ر . ك : ص ۵۵۶ ح ۵۲ .

3.ر . ك : ص ۵۶۲ ح ۶۰ .

4.ظاهرا ، مراد از «سجعِ» نهى شده در اين حديث ، مطلق سجع نيست؛ بلكه مقصود، آن سجعى است كه در راه باطل به كار گرفته شود .

5.سنن الترمذى : ج ۴ ص ۳۷۵ ح ۲۰۲۷ ، مسند ابن حنبل : ج ۸ ص ۳۰۸ ح ۲۲۳۷۵ ، المستدرك على الصحيحين : ج ۱ ص ۵۱ ح ۱۷ ، شعب الإيمان : ج ۶ ص ۱۳۳ ح ۷۶۰۶ ، مسند ابن الجعد : ص ۴۳۳ ح ۲۹۴۹ ، كنز العمّال : ج ۳ ص ۱۲۰ ح ۵۷۶۵. نيز، ر.ك : سنن الدارمى : ج ۱ ص ۱۳۶ ح ۵۱۵ ، المصنّف، عبد الرزّاق : ج ۱۱ ص ۱۴۲ ح ۲۰۱۴۷ ، المصنّف، ابن أبى شيبه : ج ۸ ص ۳۰۳ ح ۵۳ ، السنن الكبرى : ج ۱۰ ص ۳۲۸ ح ۲۰۸۰۸ ، المعجم الكبير : ج ۱۹ ص ۳۰ ح ۶۳ .

صفحه از 61