بیعت - صفحه 187

فصل دهم : گوناگون

۱۶۵.تاريخ دمشقـ به نقل از سعد بن عباده ـ :در جنگ اُحُد كه مسلمانان پراكنده شدند ، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله با گروهى از يارانش بيعتِ تا پاى مرگ كرد ، و آنان پايدارى كردند و ماندند و خود را سپر ايشان مى نمودند و هر يك از آنها مى گفت : جانم فداى جانت، اى پيامبر خدا ! رويم سپر رويت، اى پيامبر خدا ! و با جسم و جان خويش از ايشان حمايت و محافظت مى كردند، تا آن كه شمارى از آنان كشته شدند .

۱۶۶.صحيح مسلمـ به نقل از عوف بن مالك اشجعى ـ :ما نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بوديم ؛ نُه يا هشت يا هفت نفر . به ما فرمود : «آيا با پيامبر خدا بيعت نمى كنيد ؟».
ما كه تازه بيعت كرده بوديم ، گفتيم : با شما بيعت كرده ايم، اى پيامبر خدا !
دوباره فرمود : «آيا با پيامبر خدا بيعت نمى كنيد ؟».
باز گفتيم : با شما بيعت كرده ايم، اى پيامبر خدا !
سه باره فرمود : «آيا با پيامبر خدا بيعت نمى كنيد ؟».
پس ، دستانمان را گشوديم و گفتيم : ما با شما بيعت كرده ايم، اى پيامبر خدا ! بر سر چه بيعت كنيم ؟
فرمود : «بر اين كه خدا را بپرستيد و چيزى را شريك او نسازيد ، و نمازهاى پنجگانه را به جا آوريد ، و اطاعت كنيد» و در اين جا كلمه اى را آهسته گفت ۱ [ و افزود : ] «و از مردم ، تقاضاى چيزى نكنيد» .

1.راوى ، نگفته است كه : «من آن كلمه آهسته را نشنيدم»؛ بلكه ظاهرا از گفتن آن، طفره رفته است و به قرينه ديگر احاديث اين مَدخل، آن كلمه، نام كسى يا عنوان كسانى است كه پس از پيامبر صلى الله عليه و آله بايد اطاعت كرد.

صفحه از 187