بیعت - صفحه 63

فصل سوم : بيعت رضا (تسليم)

۲۴.امام صادق عليه السلام :چون پيامبر صلى الله عليه و آله به مدينه هجرت كرد و مردم جمع شدند و پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در مدينه ساكن شد، هنگام خارج شدنش به سوى بدر كه رسيد ، مردم را به بيعت فرا خواند . آنان همگى به حرف شنوى و فرمان بردارى بيعت كردند . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله تنها كه شد، على عليه السلام را صدا زد و به او خبر داد كه چه كسانى از آنها [به بيعتشان ]وفا مى كنند و چه كسانى وفا نمى كنند، و از او خواست كه اين موضوع را پوشيده بدارد.
سپس پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، على عليه السلام و حمزه رضى الله عنه و فاطمه عليهاالسلام را فرا خواند و به آنان فرمود : «با من به بيعت رضا بيعت كنيد» .
حمزه گفت : پدر و مادرم به فدايت! بر سر چه چيزى بيعت كنيم ؟ آيا قبلاً بيعت نكرديم ؟
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «اى شير خدا و شير پيامبر او ! با خدا و پيامبرش بيعت مى كنى كه نسبت به برادرزاده ات وفادار و پايدار بمانى. در اين صورت، ايمان را كامل كرده اى».
حمزه گفت : به روى چشم ، اطاعت مى شود ! و دستش را گشود .
پيامبر صلى الله عليه و آله به آنان فرمود : «دست خدا، بالاى دست هاى ايشان است»؛ [يعنى: ]على امير مؤمنان عليه السلام ، حمزه سيّد الشهدا، جعفر پرواز كننده در بهشت ، و فاطمه بانوى بانوان جهان ، و دو نَواده[ى پيامبر] حسن و حسين، سَروران جوانان بهشت . اين، شرطى است از جانب خداوند با همه مسلمانان از جن و انس ، هر دو. «پس هر كه [اين شرط و پيمان را ]بشكند، در واقع به زيان خود مى شكند ، و هر كه به آنچه با خدا عهد بسته است، وفا كند ، به زودى، خدا مزدى بزرگ به او مى دهد» . سپس اين آيه را خواند : «كسانى كه با تو بيعت مى كنند ، در حقيقت ، با خدا بيعت مى كنند . دست خدا، بالاى دست هاى آنان است» .

صفحه از 187