توضيح
بى گمان ، محبّت خداى سبحان ، يكى از راه هاى رسيدن به كمال معرفت اوست ، همان گونه كه در احاديث اين فصل آمده است . از سوى ديگر ، در فصل هفتم مى خوانيم كه نخستين اثر معرفت خدا ، محبّت اوست . پس چگونه ممكن است كه محبّت خدا ، راه رسيدن به معرفت او باشد و در همان حال ، نتيجه و حاصل آن نيز باشد؟
پاسخ ، آن است كه ترديدى نيست كه محبّت خداى متعال ، نتيجه معرفت اوست ؛ زيرا انسان نمى تواند كسى را كه نمى شناسد ، دوست داشته باشد ؛ امّا محبّت خدا هم ، مقدّمه رسيدن به درجات بالاتر معرفت خداست .
به عبارت ديگر ، هر درجه اى از معرفت ، زمينه چين محبّت بيشتر است و هر درجه از محبّت ، مقدّمه معرفتى بيشتر ، تا آن جا كه رهپوى راه خدا ، به بالاترين درجات معرفت شهودى مى رسد . و بدين معناست كه مى گويند : «محبّت ، اساس معرفت است» .
6 / 5
با تمام وجود به خدا روى آوردن
۱۴۱.پيامبر خدا صلى الله عليه و آلهـ در دعا ـ :معبود من! كيست كه با تمام وجود ، به تو روى آورد و تو به او نپيوندى؟!
۱۴۲.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بنده ... هر گاه براى گزاردن نماز به نمازگاهش مى رود ، خداوند عز و جلبه فرشتگانش مى فرمايد : «اى فرشتگان من! اين بنده ام را نمى بينيد كه چگونه از همه خلايق ، بريده و به من روى آورده و به رحمت و بخشندگى و مهربانى من اميد بسته است؟ شما را گواه مى گيرم كه من رحمت و كرامت هايم را به او ارزانى داشتم» .
۱۴۳.امام على عليه السلامـ در مناجات خويش در ماه شعبان ـ :معبود من! كمال بريدن از خلق و روى آوردن به خودت را ارزانى ام بدار ، و ديدگان دل هايمان را به نور نگاه به تو ، روشن گردان تا ديدگان دل هايمان پرده هاى نور را از هم بدرند و به كان عظمت برسند و جان هايمان به عزّت قدس تو بياويزند .