خدا - صفحه 27

2 . شناخت خدا از طريق تنزيه و تقديس

تنزيه و تقديس آفريدگار از مشابهت با آفريده ها ، دومين تفسير «شناخت خدا به خدا» است . پيش گام محدّثان ، شيخ كلينى ، در تبيين اين تفسير مى گويد :
خداوند ، اشخاص و نورها و جواهر و اعيان را آفريده است . اعيان ، همان جسم ها هستند و جوهرها ، همان روح ها هستند و خداى عز و جل نه شبيه جسم است و نه روح . هيچ كس در آفرينش روحِ حسّاس ادراك كننده ، نقش و تأثيرى ندارد . او به تنهايى ، ارواح و اجسام را مى آفريند . و چون هر دو شباهت (شباهت به جسم و شباهت به روح) ، از او نفى شود ، خدا به خدا شناخته شده است و اگر او به روح يا بدن و يا نور تشبيه شود ، خدا به خدا شناخته نشده است . ۱
صدر الدين شيرازى نيز در باره شناخت خدا به خدا از طريق تنزيه و تقديس مى گويد :
معنايش اين است كه در آغاز ، با وجود اشيا ، بر وجود او استدلال شود . سپس ذات او ، با نفىِ مانند و شبيه داشتن ، شناخته شود ... پس چون غير او از او نفى شد و شبيهى ـ چه جسم باشد و چه روح ـ براى او تصوّر نشد ، دانسته مى شود كه او از توصيف به غير ذات خود ، منزّه است ... پس ، هر كس خدا را اين گونه بشناسد كه او به هيچ چيزى شبيه نيست و چيزى هم شبيه او نيست ، بى گمان ، خدا را به خدا شناخته است ، نه به غير او . ۲
اين تفسير ، در شمارى از احاديث نيز آمده است ، مانند آن كه امير مؤمنان عليه السلام در پاسخ كسى كه از ايشان پرسيد : «چگونه خدا ، خود را به تو شناسانده است ؟» فرمود :

1.الكافى : ج ۱ ص ۸۵ ح ۱ .

2.شرح اُصول الكافى ، ملّا صدرا : ج ۳ ص ۶۱ .

صفحه از 417