خدا - صفحه 79

۷۷.امام على عليه السلامـ در مناظره اش با يهودىِ شامى كه به ايشان گفت : به سليمان ، سلطنتى داده شد كه براى احدى بعد از او سزاوار نيست ـ :همين طور است ؛ امّا به محمّد صلى الله عليه و آله برتر از آن داده شد. او فاصله يك ماه راه را در يك شب، طى كرد و از مسجد الحرام به مسجد الأقصى برده شد ، و به ملكوت آسمان ها ـ كه پنجاه هزار سال راه است ـ ، در كمتر از ثلثى از شبْ عروج كرد ، تا آن كه به پاى عرش رسيد و به عِلمْ نزديك شد و آويخت و ديباى نازك سبزرنگى از بهشت برايش آويزان گشت ، و نور ديده او را فرو پوشاند و عظمت پروردگارش را با دل خويش ، و نه ديده اش ، ديد و ميان او و آن [بهشت يا عظمت خداوند] به اندازه يك كمان يا كمتر فاصله بود .

۷۸.الكافىـ به نقل از يعقوب بن اسحاق ـ :به امام عسكرى عليه السلام نوشتم ... و پرسيدم : آيا پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پروردگارش را ديد؟
امام عليه السلام مرقوم فرمود : «خداوند متعال ، از نور عظمت خويش ، تا دوست داشت ، به دل پيامبرش نشان داد» .

3 / 3 ـ 2

معناى ديدن خدا با دل

۷۹.امام صادق عليه السلام :اميرمؤمنان بر منبر كوفه سخنرانى مى كرد كه مردى به نام ذِعلِب ـ كه زبان آور ، سخنور و شجاع بود ـ برخاست و گفت : اى امير مؤمنان! آيا تو پروردگارت را ديده اى؟
فرمود : «واى بر تو ، اى ذعلب! من پروردگارى را كه نديده باشم ، عبادت نمى كنم» .
گفت : اى امير مؤمنان! چگونه او را ديده اى؟
فرمود : «واى بر تو ، اى ذعلب! چشم ها با نگاهِ سر او را نديده اند ؛ بلكه دل ها با حقايق ايمان [و تصديقات يقينى] ، او را ديده اند . واى بر تو ، اى ذعلب! پروردگارم چنان لطيف [و ناپيدا] است كه به لطافت [جسمانى] وصف نمى شود ، و چندان باعظمت است كه به عظمت ، وصف نمى گردد ، و آن سان بزرگ است كه به بزرگى ، وصف نمى شود ، و چنان سترگ است كه به درشتى [و غلظت جسمانى ]وصف نمى گردد . پيش از هر چيز است و گفته نمى شود كه : چيزى پيش از اوست . و پس از هر چيزى است و گفته نمى شود كه : بَعدى دارد . چيزها را خواسته است (/ خواهنده چيزهاست) ؛ امّا نه با كوشش [و تلاش ، آن گونه كه ويژگى بشر است] ، و دريابنده[ى باطن ها] است ؛ امّا نه با حيله . در همه اشيا هست ؛ امّا نه اين كه با آنها آميخته و يا از آنها جدا باشد . پديدار است ؛ امّا نه به نحو مباشرت (قابل رؤيت حسّى) . آشكار است ؛ امّا نه به نحو آشكار شدن [اشيا] براى چشم . دور است ، نه به مسافت ، [و ]نزديك است ، نه به نحو هم جوارى» .

صفحه از 417