نماز - صفحه 39

۱۰۸۱۹.علل الشرائع عن أحمد بن عبد اللّه :قالَ رَجُلٌ لِأميرِ الْمؤمنينَ عليه السلام يَا بنَ عَمِّ خَيرِ خَلقِ اللّهِ ما مَعنى رَفعِ يَدَيك في التَّكبيرَةِ الاُولى فَقالَ عليه السلام اللّهُ أكبرُ الواحِدُ الأَحدُ الَّذي لَيسَ كَمِثلِهِ شَيءٌ لا يُقاسُ بِشَيءٍ و لا يُلمَسُ بِالأخماسِ و لا يُدرَكُ بِالحَواسِّ قالَ الرَّجُلُ ما مَعنى مَدِّ عُنُقِكَ في الرُّكوعِ ؟ قالَ: تَأويلُهُ آمَنتُ بِوَحدانِيَّتِكَ و لَو ضُرِبَت عُنُقي . ۱

۱۰۸۲۰.الإمامُ عليٌّ عليه السلامـ في مَعنى «قد قامَتِ الصَّلاةُ» في الإقامَةِ ـ: أي حانَ وَقتُ الزِّيارَةِ و المُناجاةِ، و قَضاءِ الحَوائجِ، و دَركِ المُنى، و الوُصولِ إلى اللّهِ عَزَّ و جلَّ، و إلى كرامَتِهِ و عَفوِهِ و رِضوانِهِ و غُفرانِهِ . ۲

2265

جَوامِعُ آدابِ الصَّلاةِ

۱۰۸۲۱.الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام :و حَقُّ الصَّلاةِ أن تَعلَمَ أنّها وِفادَةٌ إلى اللّهِ عَزَّ و جلَّ، و أنّكَ فيها قائمٌ بينَ يَدَيِ اللّهِ عَزَّ و جلَّ فإذا عَلِمتَ ذلكَ قُمتَ مَقامَ الذَّليلِ الحَقيرِ، الرّاغِبِ الرّاهِبِ، الرّاجِي الخائفِ، المُستَكِينِ المُتَضَرِّعِ، و المُعُظِّمِ لِمَن كانَ بَينَ يَدَيهِ بالسُّكونِ و الوَقارِ، و تُقبِلُ علَيها بِقَلبِكَ و تُقِيمُها بِحُدُودِها و حُقُوقِها . ۳

۱۰۸۱۹.علل الشرائعـ به نقل از احمد بن عبد اللّه ـ: مردى به امير المؤمنين عرض كرد: اى پسر عمّ بهترين آفريده خدا! بالا بردن دستها در هنگام گفتن تكبيرة الاحرام چه معنايى دارد؟ حضرت فرمود: خدا بزرگتر است، آن يكتاى يگانه اى كه چيزى همانند او نيست، و با چيزى قياس نمى شود، و با پنج انگشت لمس نمى گردد و با حواس ادراك نمى شود. مرد عرض كرد: كشيدن گردن در ركوع به چه معناست؟ حضرت فرمود: تأويلش اين است كه من به وحدانيّت تو اى خداوند، ايمان آورده ام حتى اگر گردنم را قطع كنى .

۱۰۸۲۰.امام على عليه السلامـ در معناى «قد قامت الصلاة» در اقامه ـفرمود : يعنى، وقت ديدار و راز و نياز و برآورده شدن حاجت ها و رسيدن به آرزوها و وصال خداوند عزّ و جلّ و كرامت و عفو و خشنودى و آمرزش او فرارسيده است .

2265

جوامع آداب نماز

۱۰۸۲۱.امام زين العابدين عليه السلام :حقّ نماز اين است كه بدانى نماز ، وارد شدن بر خداوند عزّ و جلّ است و تو با نماز در پيشگاه خداوند عزّ و جلّ ايستاده اى ؛ پس چون اين را دانستى، بايد خود را در جايگاه بنده اى ذليل و حقير ، دوستدار و ترسان، اميدوار و بيمناك، بينوا و زارى كننده ببينى و به احترام كسى كه در مقابلش ايستاده اى ، با آرامش و وقار بايستى و با دل به نماز رو كنى و آن را با رعايت شرايط و حقوقش ، به جا آورى .

1.علل الشرايع : ۳۳۳ / ۵ .

2.معاني الأخبار : ۴۱/۱ .

3.بحار الأنوار : ۷۴/۴/۱ .

صفحه از 54